گیسوی تو به رقص نزدیک‌تر است

بازدیدها: 902«گیسوی تو به رقص نزدیک‌تر است». این جمله‌ی مبهم را مردی به زنی می‌گوید، در فیلمی آلمانی و حتما ساخته شده پیش از دهه​‌ی ۱۹۳۰. اما من نه این‌جا نه در هیچ پانویسی نمی‌توانم اسم فیلم را ببرم، چون یادم نیست. فقط می‌دانم که سال‌ها پیش این جمله را در میان‌نویس فیلمی صامت خوانده‌ام، […]

یک نفس عمیق و بعد تمام

سارای هشت ساله، مقنعه‌ی سفید به سر، در پاسخ مازیار بهاری می‌گوید دوست دارد تصویر سعید حنایی را همه جا بکشد تا همه بفهمند مادر او فیروزه، قربانی چهاردهم سعید حنایی، بی‌گناه بوده است. ترکیب‌بندی آن‌چه تصویر می‌کند همزمان کودکانه‌ است و غریب. بالای صفحه را با میله‌های راه راه سیاه زندان پوشانده و در پایین مثلثی ساخته است میان تن بی‌جان مادرش و خودش که گریان و زانوزده با دست‌های بازِ پرسشگر به سعید حناییِ اخم درهم‌کرده با لباس زندان و دستبند نگاه می‌کند.

فریب راستین

پارسال، نوروز ۱۴۰۱، آقای مجری را که در تلویزیون دیدم، فهمیدم سالْ واقعا نو شده. جدی‌جدی. وقتی با آن ترکیب شگفت‌انگیز بغض و لبخند گفت: «خیلی ببخشید. من یه‌کم پیر شدم. دست خودم نیست؛ عذرخواهی می‌کنم!»، لختی بین گریه و خنده مردد ماندم. همزمان لبخند زدم و آقای مجری مقابل دیدگانم تار شد. چه می‌دانستم آن ترکیب شگفت‌انگیز خنده‌گریه‌ی همزمان، آمده که بماند. حالا یک نوروز دیگر دارد می‌‌آید، حواس‌پرت و فراموشکار و بی‌توجه به هر ‌آن‌چه هست و نیست و بود و حالا دیگر رفته.

اشباح زنده و سیب‌​های خیالی

بازدیدها: 1156  شاید روزی از پاییز سال ۱۳۷۹ بود یا سالی پیش یا سالی پس از آن. من در دفتر همایون پایور نشسته بودم و قرار بود همان روزها همراه او به عنوان فیلم‌بردار و یک گروه کوچک به رشت برویم و فیلم مستندی را که می‌​خواستم از بازار رشت بسازم شروع کنیم. در زدند […]

شراب تابستان

بازدیدها: 772 فیلم تازه‌ی میا هنسن‌لوو شاید برای طرفداران متعصب اینگمار برگمان، کارگردان اسطوره‌ای سوئدی، تا حدی ناامیدکننده باشد. آن‌ها احتمالا انتظار داشتند در فیلمی که چنین عنوانی را یدک می‌کشد شاهد فضاهای برگمانی، تجربه‌ی برگمانی یا دست‌کم رویکرد برگمانی با مصالح داستانی باشند. جزیره برگمان اما فیلمی‌ تابستانی‌ست با رنگ‌های شاد، روابط محترمانه و […]

ردپاهای کوچک موجودات بزرگ

بازدیدها: 389 آن‌طور که نقل است گویا اول‌بار علمی‌تخیلی‌نویسِ آمریکایی رابرت آنسون هاین‌لاین بوده که در مقاله‌ای که سال ۱۹۴۷ در The Saturday Evening Post به نگارش درآورده، از عبارت Speculative fiction استفاده کرده است؛ به انگیزه‌ی جمع‌بندی بی‌چون‌وچراترِ گونه‌ای خاص از گونه‌های قصه‌گویی، که بسیار پُرریشه است و پر دسته و پرمسئله؛ و تعریفی […]

پوست انداختن

بازدیدها: 549 تماشاگر وضعیت تماشاگر پوست بی‌شباهت به مادر آراز نیست. پیرزن که عمری افسار جن‌ها را در دست داشته و چم‌وخم مراوده با آن‌ها را می‌دانسته، اکنون رکب خورده و رشته‌ی امور از دستش در رفته است. این بار جن‌ها افسار گسسته‌‌اند تا دوره‌اش کنند و بازی‌اش بدهند. پوست حتی با جدی‌ترین مخاطبانش چنین […]

پادکست درباره‌ی «آتابای» (نیکی کریمی)

بازدیدها: 1256 «آتابای» (نیکی کریمی) از مهم‌ترین فیلم‌های این سال‌های سینمای ایران است. همزمان با اکران عمومی فیلم، این گفت‌وگوی تحلیلی را به آن اختصاص داده‌ایم. اگر ساوندکلاود باز نشد. پادکست را این‌جا گوش کنید (یا می‌توانید دانلود کنید).   chahaarpodcast10 · Naghmeh Samini & Majid Eslami about Atabai

ملاقات با نهنگ [۱]

بازدیدها: 1087  یک  قاب را می‌توان عنصری برای مرزبندی یک منطقه یا یک سطح معین دید. برای تأکید بر جایی مشخص از جهان بصری. شبیه یکجور استعاره یا صنعت ادبی.   الشاندرا آی کینتاس [۲]   جهان توئین پیکس دیوید لینچ در شروع، جهانی بود ثبت شده روی نگاتیو ۳۵ میلی‌متری، ترکیب‌بندی یا درواقع compose […]

قهرمانی‌ها؟… آه، اسب‌ها پیرند

بازدیدها: 4795  قهرمان نه مثل چهارشنبه‌سوری با دقت دراماتیک مینیاتوری و موقعیت‌های عاطفی شخصیت‌هایش آدم را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نه مثل فروشنده آدم را بابت برخی لحظه‌ها و مایه‌ها حرص می‌دهد، نه مثل جدایی و درباره الی با جنبه‌های متناقض‌اش دچار دوگانگی می‌کند، و نه حتی مثل گذشته و همه می‌دانند است که ضعف‌هایش […]

بچه‌های گریانی که نیستند

بازدیدها: 1213 آقا و خانم مامی‌​یا، پدر و مادر نوریکو، دونفری به گردش رفته‌اند و حالا کنار یک باغچه بیرون ساختمانی نشسته‌اند. از پیش می‌دانیم که پسرشان در جنگ گم شده است، و حالا مثل همیشه‌ی ازو مسئله‌ی خانواده ازدواج نوریکو است. آقای مامی‌یا: امروز واقعا به من خوش گذشت. خانم مامی‌یا (با دست راستش […]

وقت مردن نیست …

بازدیدها: 1424 تو دوست داشتی متن‌​هایت را این​‌جوری بنویسی، با خطاب به همین «تو» که گاهی واقعا کسی دیگر است، مثل شاهی که یک کتاب درباره​‌اش نوشتی و از اسم کتاب تا تمام صفحاتش با همین «تو»  از زندگی‌اش گفتی. خطاب به دیگری، حتی آن دیگری که دیگر نیست که ببیند مخاطب توست… … و […]

…و مرگ، آن درخت تناور بود*

بازدیدها: 2289 دلبستگی و انسِ نگارنده با آخرین ساخته‌ی صفی یزدانیان، جدا از انگیزه‌های سینمایی که به آن‌ها اشاره خواهم کرد، وابسته به نوعی هم‌خوانیِ فضای آن با این روزهای کرختِ کرونایی‌ست. به‌نظر می‌رسد آمیختگی حسیِ مخاطب با اتمسفر فیلم در این عصر ناخوشی، حاصلِ آمیختن ناخودآگاه دو نگاه زیبایی‌شناسی و زیست‌شناسی‌ به اثر است؛ […]

پادکستی به بهانه‌ی کتاب «عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده»

بازدیدها: 1037     کتاب «عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده» نوشته‌ی صفی یزدانیان یک ماهی هست توسط نشر گیل‌گمش منتشر شده و می‌توانید آن را در کتاب‌فروشی‌ها بیابید. به بهانه‌ی انتشار این کتاب، که نوشته‌ای‌ست با رویکرد کاملا شخصی به سه‌گانه‌ی کاپولا و پر از ارجاع‌هایی که به شکل تداعی‌های ادبی نوشته شده (به بسیاری فیلم‌ها […]

اشباح مالمکروگ: اکسپرسیون سینما کجا نهفته است؟

بازدیدها: 1143 سینما از چه راهی احساسات به ما منتقل‌ می‌کند؟ ارتباط عناصر صحنه و انتخاب‌های زیبایی‌شناسی‌اش چه‌گونه حس ما را برمی‌انگیزند؟ اگر با دیدی برسونی، نگاه‌مان را فقط به ابزارهای بیانی خود سینما محدود کنیم، کدام فیلم‌ها حسی برای بروز دادن دارند؟ کدام‌ها پیش چشم‌مان زنده‌اند و کدام‌ها مُرده؟ پاسخ به این سوال‌ گرچه […]

کتاب سوخته‌ی پریان غمگین

بازدیدها: 1763                                                  استاد ما هوشنگ طاهری، یادش زنده، سر کلاس تحلیل فیلم چند بار حرف​‌هایی زد که همیشه با من ماند. بعضی حرف‌​ها خصلت ماندگاری دارند، جدا از درست یا نادرست […]

پادکست درباره‌ی فیلم‌های جشنواره فجر ۹۹

بازدیدها: 1377  chahaarpodcast9 · پادکست درباره‌ی فیلم‌های جشنواره فجر ۹۹ برای سایت چهار در این پادکست به تحلیل فیلم‌های جشنواره فیلم فجر ۹۹ می‌پردازیم. اگر ساوندکلاد باز نشد می‌تواند این پادکست را از این‌جا دانلود کنید.

همچون در یک آینه‌ی تار

بازدیدها: 2307 سال‌ها پیش آذر نفیسی در کلاس درس‌اش درباره‌ی ادبیات به شاگردهایش می‌گفت (نقل به مضمون): «اگر می‌خواهید بفهمید نوشته‌های داستایفسکی چرا مهم است، بروید نگاهی بیندازید به دفترچه خاطرات خودتان و ببینید حتی در نوشته‌هایی که قرار نیست کسی بخواند چه‌قدر خودتان را مظلوم و موجه نشان داده‌اید. در این نوشته‌ها همیشه دیگران‌اند […]

دریغا عشق که شد و باز نیامد

بازدیدها: 2725 سکانس پایانی ناگهان درخت محرک اصلی این نوشته است. این پایان نه تنها هیچ نشانی از فرودِ تسکین‌دهنده‌ی سینمای بدنه ندارد، در غوغای موسیقیِ کوبنده و هشداردهنده‌اش، و در تعددِ کنش‌ها و شناسه‌های نمادین‌اش، حامل نیروی انباشته‌ای‌ست که مسیرِ تا آن لحظه آرام و سلّانه طی‌شده‌ی فیلم را بحرانی می‌سازد و به جای […]

نگاهی به «شطرنج باد» محمدرضا اصلانی

بازدیدها: 4652 آن‌چه گذشت اگر منظور از فیلم مهجور اثری تک‌افتاده، دیده‌نشده و قدرنادیده باشد سخت بتوان در سینمای ایران مهجورتر از شطرنج ‌باد پیدا کرد. مسئله صرفاً این نیست که فیلم طی حیاتِ چهل و چند ساله‌اش تنها چهار سانس رنگِ پرده را دید۱. از بد حادثه فیلم‌های مهم دیگری هم هستند که به […]

ازو، در غیاب ازو

بازدیدها: 2522 درباره‌ی فیلم‌ها و فیلمسازانی که یاسوجیرو ازو را درونی کردند و او را رنگ خود زدند. این‌جا منظور نه نمونه‌های مشابه به لحاظ خط داستانی (حال همه خوب است تورناتوره [۱۹۹۰])، روایی (برخی زن‌های کلی رایکارد [۲۰۱۶])، نوع برخورد با مصالح (مینیمالیسم سینمای کلر دنی) و سطوح معنایی، که تمرکز بر سبک تصویری ازوست. […]

کلمبو، پيتر فالک، و بچه​‌ای که ديگر نيست

بازدیدها: 1950 در تکه‌ای از ناگهان درخت، پسربچه‌ی دهه‌ی ۱۳۵۰ جلوی تلویزیون روی زمین دراز کشیده و خوابش برده. آب از دهان​ نیمه‌بازش روی بالش زیر سرش چکیده و تلویزیون هم دارد سریال کلمبو نشان می‌دهد، آن قسمتی  که جان کاساوتیس هم – طبعا ناشناخته برای آن بچه اما شناخته برای سازنده‌ی آن فیلم – […]

ما لعبتکانیم و فلک لعبت‌باز

بازدیدها: 3191 هوشنگ گلشیری داستانی کوتاهی دارد به ‌نام خانه‌ روشنان که اوایل دهه‌ی هفتاد نوشته است. هفته‌ی گذشته که برای اولین بار داستان را می‌خواندم به‌نظرم ‌رسید هر خط متن نیاز به مکث، بازخوانی جملات قبلی و چیزی شبیه کشف رمز دارد: «این جمله‌ای را که خواندم چه ارتباطی با جمله و پاراگراف قبل […]

شگرد و شهود

بازدیدها: 2179 Gallery Of Cartoons By Rodrigo De Matos – Portugal معمولا خیلی کم پیش می‌آید که به نوشته‌های گذشته‌ام رجوع کنم. این مورد هم تصادفی پیش آمد و دیدم بعد از گذشت پانزده سال هیچ نیازی به تغییر ندارد. این نوشته در سال ۱۳۸۴ در بخش «یادداشت سردبیر» ماهنامه‌ هفت منتشر شده و به‌نظرم […]

لورل و هاردی بودن/ لورل و هاردی شدن

بازدیدها: 1270 تقدیم به شهرام جعفری‌نژاد در بیش‌تر آثارِ بیوگرافیک، مشخصاً آن‌ها که به شمایلی معاصر می‌پردازند، درست یا غلط، میان بدل و اصل مقایسه‌ا‌‌ی به میان می‌آید که به‌ندرت به نفع فیلم‌ها تمام می‌شود. معمولاً هر چه شخصیت از حیثِ زمانی به ما نزدیک‌تر و نسبت‌اش با دوربین پررنگ‌تر باشد، پرداختن و قبولاندن‌‌اش دشوارتر […]

یادداشت سردبیر

بازدیدها: 1571 فرزندان انسان – آلفونسو کوارون از همان ابتدای شکل‌گیری سایت چهار قصدم این بود که به طور منظم «یادداشت سردبیر» بنویسم، ولی نشد. شاید چون سایت مثل ماهنامه نیست که ضرب‌الاجل زمانی خاص داشته باشد، که روز آخر وقتی همه‌ی کارها تمام شد، بنشینی و یادداشت سردبیر بنویسی (آن‌طور که مثلا در «هفت» […]

درباره‌ی «بدنم را گم کردم» (ژرمی کلاپین)

بازدیدها: 1160 مقدمه فیلم بدنم را گم کردم، اولین فیلم بلند ژرمی کلاپین، فیلم‌ساز چهل‌وشش ساله‌ی فرانسوی، انیمیشن مسحورکننده‌ای بود که در بحبوحه‌‌ی آشفتگی‌ها و ناباوری‌های دی‌ ماه سال جاری به داد من رسید و موفق شد مرا هشتاد‌و‌یک دقیقه از جهانی پر از خشم و ابهام جدا کند و با خود به دنیایی پر […]

پادکست درباره‌ی فیلم‌های جشنواره ۹۸

بازدیدها: 1490در این پادکست کوشیده‌ایم به کیفیت فیلم‌های جشنواره‌ی امسال و تفاوت‌ها و شباهت‌های آن‌ها با همدیگر بپردازیم. این پادکست را از این‌جا هم می‌توانیم گوش کنید که امکان دانلود هم دارد.

یادداشت‌های جشنواره (۹۸) ـ ۵

بازدیدها: 2058 ابر بارانش گرفته (مجید برزگر) ستاره (از پنج): ** فیلم تازه‌ی برزگر هم‌زمان دو احساس متضاد را ایجاد می‌کند: از یک طرف از نظر بصری ـ با کادر بسیار عریض و سر و شکل بسیار تمیز و شکیل‌اش که با مینیمالیسم مصالح داستانی‌اش بیش‌تر جور درمی‌آید ـ نسبت به فیلم‌های قبلی گامی رو […]

یادداشت‌های جشنواره (۹۸) – ۴

بازدیدها: 2390 درخت گردو (محمدحسین مهدویان) ستاره (از پنج): 0 مثل این است که شاگرد زرنگ کلاس تغییر رشته داده باشد و از رشته‌ی تجربی رفته باشد ریاضی و حالا در درس‌های مثلثات و هندسه تحلیلی دچار مشکل شده باشد! مشکل فیلم مهدویان خود فیلم نیست، بلکه بیش‌تر عزم ساخته‌ شدنِ فیلم است که از […]

یادداشت‌های جشنواره (۹۸) – ۳

بازدیدها: 1979 سه کام حبس (سامان سالور) ستاره (از پنج): ۱/۲ این فیلم را از این پس می‌توان به عنوان متری برای سیاه‌نمایی زورکی تلقی کرد (تا به حال فکر می‌کردم کارت پرواز مهدی رحمانی بهترین نمونه‌ی این نوع فیلم‌ّهاست). این که تمام بدبختی‌های ممکن ناگهان بر یک زوج نازل شود (ضربه مغزی و اعتیاد […]

یادداشت‌های جشنواره (۹۸) – ۲

بازدیدها: 2515 پوست (بهمن و بهرام ارک) ستاره (از پنج): ۱/۲*** فیلم اول برادران ارک مسحورکننده است. یکی از بهترین فیلم اول‌های تمام این سال‌ها. چیزهایی (از جمله زبان آذری و حضور بازیگران بومی) این فیلم را به ساخته‌ی ستودنیِ اصغر یوسفی‌نژاد ـ خانه ـ نزدیک می‌کند، ولی برادران ارک راه دیگری را انتخاب کرده‌اند: […]

یادداشت‌‌های جشنواره (۹۸) – ۱

بازدیدها: 2888 تومان (مرتضی فرشباف) ستاره (از پنج):‌ **** تومان عملا شبیه هیچ فیلمی نیست، ممکن است برخی مایه‌ها و تکنیک‌ها آدم را یاد فیلم‌هایی بیندازد (فیلم‌هایی که ربطی به هم ندارند)، اما این رویکرد ماکسیمالیستی (هم نمای بلند و هم سکانس‌ّ مونتاژی، هم قاب عریض و هم قاب مربع، هم دوربین متحرک و هم […]

پادکست درباره‌ی وضعیت فعلی سینمای ایران

بازدیدها: 830همچنان که به پایان سال سینمایی نزدیک می‌شویم این پادکست را اختصاص دادیم به گفت‌وگویی با شهرام مکری درباره‌ی وضعیت فعلی سینمای ایران (از نظر مکانیزم تولید و پخش فیلم) و نیز درباره‌ی گروه «هنر و تجربه». گفت‌وگو حدود یک ماه پیش، قبل از سفر مکری به آمریکا ضبط شده است. اگر ساندکلاد باز نشد، […]

تحریم جشنواره فیلم فجر، آری یا نه

بازدیدها: 7589 بازنشر این نوشته (جز با اجازه‌ی نویسنده)‌ به هیچ شکلی در هیچ رسانه‌ای مجاز نیست. در آستانه‌ی جشنواره‌ی فیلم فجر اوضاع عادی نیست. دو ماه پیش سر گران شدنِ بنزین کل کشور دچار بحران شد و عده‌ی زیادی کشته شدند، بعدتر آمریکا علیه ایران حمله‌ی تروریستی انجام داد، ایران پایگاه‌های خالی آمریکا را […]

بهترین‌ فیلم‌های دهه ۲۰۱۰

بازدیدها: 4982 سنت نظرسنجی بهترین‌های دهه را بسیاری مجلات و سایت‌های معتبر سینمایی جدی می‌گیرند. تصمیم گرفتیم در سایت چهار نظر منتخبی از منتقدان و سینماگران ایرانی را که در سال‌های اخیر به مناسبتی با این سایت همکاری داشته‌اند در کنار هم قرار دهیم و برخی یادداشت‌هایی هم ضمیمه کرده‌اند. بیش‌تر سینماگران ترجیح دادند فقط […]

پادکست درباره‌ی فصل پایانی «بازی تاج و تخت»

بازدیدها: 2138 سریال  بازی تاج و تخت یک ماهی هست به پایان رسیده و فصل آخرش هیاهوی بسیاری به پا کرده. پیش از این دو بار در سایت چهار به این سریال پرداخته بودیم. این می‌تواند بخش سوم و پایانی این بحث باشد که با تمرکز بر فصل هشتم و پایان‌بندی سریال تدارک دیده‌ایم. این پادکست را […]

«سمن‌بويانی» براي سرخ‌پوستِ ناديده

بازدیدها: 1533  قصه‌ها احتمالا یکی از قدیمی‌ترین ابزارهایی که آدم و شاید خدا، خلق کرده «قصه» است. ابزارها چیزهایی‌اند که بودن‌مان را راحت می‌کنند. راحت‌تر. راه‌مان را هموار‌تر، خواب‌مان را شیرین‌تر، و کارمان را آسان‌تر. شاید بتوان این‌طور تصور کرد که در زمان‌های بسیار قدیم، زمان‌‌های خدایانِ بسیار، قصه‌ها، عشق و مرگ و تصادم خدایانِ […]

ماجراهای نشاط‌آور

بازدیدها: 2232برای تماشای فیلم جدید آرنو دپلشن روبه، یک نور [یا «اوه، مرسی»] کمی زودتر وارد سالن دوبوسی شده‌ام. جشنواره به روزهای پایانی نزدیک شده و از نقطه اوج عبور کرده است. عطش فیلم دیدن کم‌تر شده و دیگر از ازدحام معمول خبری نیست. دیروز روزی روزگاری … در هالیوود، فیلم جدید کوئنتین تارانتینو را […]

پادکست دوم درباره‌ی جشنواره کن ۲۰۱۹

بازدیدها: 1534  این پادکست دوم‌مان از جشنواره کن ۲۰۱۹ است که در آن به فرمول‌های حضور در جشنواره، دلایل غیبت سینمای ایران و ارزیابی جوایز جشنواره پرداخته‌ایم. می‌توانید پادکست را از این‌جا هم گوش کنید. ـ در ضمن نام فیلم دیائو یینان، دریاچه‌ی غاز وحشی‌ست، نه «دریاچه‌ی قوی وحشی» که در پادکست‌ها آمده.

تارانتینو، کشیش و دیگران

بازدیدها: 1918 روزی روزگاری… در هالیوود (کوئنتین تارانتینو) تارانتینو هیچ‌وقت فیلم‌ساز محبوبم نبوده. هیچ‌وقت دلم برای تماشای فیلمی از او تنگ نشده، چه پالپ فیکشن، چه بیل را بکش‌ها، و چه فیلمی که بیش‌تر از بقیه دوست داشتم (جکی براون). فیلم تازه‌اش هم از این قاعده مستثنی نیست. تک سکانس‌های برجسته دارد، لحن شوخی‌‌هایش بعضی‌ […]

لهجه‌های غربی، جوان‌های شرقی

بازدیدها: 1596در اتاق مطبوعات نشسته‌ام و دستم به نوشتن درباره‌ی این فیلم‌های متوسط و بد جشنواره نمی‌رود. یک ژورنالیست اهل چین اجازه می‌گیرد کنارم بنشیند. مودب است و انگلیسی را به‌طرز شیرینی آمیخته به زبان مادری‌اش صحبت می‌کند. لپ‌تاپش را بیرون می‌آورد، لبخند می‌زند: «چیزی می‌نوشید برای‌تان بگیرم؟». به فنجان قهوه‌ام اشاره می‌کنم و می‌گویم […]

چه کسی بسته‌ها را تحویل می‌گیرد؟

بازدیدها: 1243  آمدیم، نبودید (کن لوچ) فیلم کن لوچ با موقعیت اولیه‌ای کاملا شبیه دزد دوچرخه (دسیکا) شروع می‌شود: ریکی (مردی میانسال با دو فرزند نوجوان و همسری که به عنوان پرستار سالمندان کار می‌کند) در یک شرکت پست بخش خصوصی شغلی پیدا می‌کند که باید برای آن ون داشته باشد و برای خرید قسطی […]

زامبی‌های جارموش و نصّاب‌های تاتی

بازدیدها: 1266  در صف نمایش فیلم افتتاحیه جشنواره مرده‌ها نمی‌میرند (جیم جارموش) ایستاده‌ام، یک فضای باز خاطره‌انگیز برای چند نسل. برای ورود به سالن دوبوسی باید از پله‌های کاخ بالا بروی. این بخشی از یک سنت فرانسوی‌ست که این سال‌ها حفظ شده است. روز اول است و ازدحام  مطبوعاتی‌ها منجر به صفی طولانی شده. اغلب […]

دیگر نمی‌میری!

بازدیدها: 1473 فیلم تازه‌ی جیم جارموش حتی از تصوری که تماشای تیزرش به‌وجود می‌آورد هم بدتر است. (وقتی تیزرش را دیدم وحشت کردم. فکر کردم اگر این تیزر مربوط به فیلمی از برادران کوئن بود خیالم راحت بود، ولی به این جارموشِ تازه اعتماد نداشتم. حق داشتم.) یک‌سوم اول فیلم به گونه‌ای پترسون‌وار به ترسیم […]

پیش از شروع

بازدیدها: 1006 یک ضرب‌المثل فرانسوی می‌گوید: «من مثل شترم. راه بیفتم دیگر نمی‌ایستم!» حالا حکایت من است با جشنواره کن. حالا که راه افتاده‌ام، دیگر نمی‌توانم متوقف شوم! حتی اگر شرایطی مثل امسال باشد که فیلم‌سازهای موردعلاقه‌ام در جشنواره حاضر نباشند و هواشناسی نشان دهد که با شروع جشنواره اکثر روزها ابری و بارانی خواهد […]

فیلم‌سازی یک‌جور جست‌وجوست

بازدیدها: 876 تماشای فیلم بسیار رادیکال دلبستگی (Belonging) در جشنواره جهانی فجر برای من شگفت‌انگیز بود. فیلمی بسیار مینیمال، ادبیات‌محور و خاص که به‌آسانی می‌شود پیوندش را با دنیای شهرام مکری و بی گان (فیلم‌ساز چینی) پیدا کرد، بی‌آن که تقلیدی از آن دو باشد. اصولا این جشنواره فرصتی‌ست استثنایی برای دیدن این‌طور فیلم‌ها که معمولا جای […]