بیگانهای در دهکده
تارا فرسادفر
یک: قصر تصور کنید پنهان شدهاید لای بوتهها و مکالمۀ آدمهایی را فالگوش ایستادهاید که زبان همدیگر را نمیفهمند. یکیشان آلمانیست و بقیه بلغارستانی. شما هم آلمانی میدانید و هم بلغاری. دستتان میآید که مرد آلمانی پیِ سیگار است، که زن مغازهدار بلغار از سیگار فروختن به او امتناع کرده و حالا دارد روستاییها را سرزنش میکند که به این غریبه روی خوش…