زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت. . . .

کیست که سوال می‌کند؟

من با خیلی آدم‌ها مصاحبه کرده‌ام – کارآگاه‌های خصوصی، کارگردان‌های فیلم‌های تبلیغاتی، مستندسازها. با صدها آدم با مدل‌های مختلف زندگی. اما پیش‌تر هرگز با کسی که این‌قدر به خودم نزدیک بوده باشد مصاحبه نکرده بودم؛ کسی مثل السا دورفمن، دوست عزیز سالیان گذشته‌ام و موضوع فیلم تازه‌ام، ساید ب. از مصاحبه کردن با السا جلوی دوربین لذت بردم. او چنان طبیعی بود که…

درباره‌ی فیلم تازه‌ی ارول موریس:

جاناتان رامنی

فیلم‌های مصاحبه‌ای ارول موریس بدنام‌اند بابت استفاده از «اینتروترون» – وسیله‌ای برای این که سوژه‌هایش مستقیم با دوربین حرف بزنند و این‌طور که موریس می‌گوید همسرش این اسم را با ترکیب دو مفهوم کلیدی‌اش، «مصاحبه» [interview] و «ترور»، رویش گذاشته. در فیلم تازه‌ی موریس نه اثری از این اختراع هست، نه نشانه‌ای از ترور– سخت به یادمان می‌آید که هیچ‌کدام از آدم‌هایش چنین…

گفت‌وگو با هال هارتلی، پیشگام سینمای مستقل آمریکا

هال هارتلی برای من نامی خاطره‌انگیز است. فیلم‌سازی که با چند فیلم اولش برای خودش اعتباری پیدا کرد. اما در سال‌های اخیر از او چندان خبری نیست. فیلم‌های تازه‌اش بخش مهمی از طنز و بداعت فیلم‌های اولیه‌اش را از دست داده. در این گفت‌وگوی تازه با No Film School، هارتلی از سینمای مستقل می‌گوید. م. ا. حقیقت باورنکردنی هال هارتلی در سال 1989 در جشنواره ساندنس…

گفت‌وگو با ژولیت بینوش

  به کافه‌ی کنار خیابان در منطقه‌ی 15 پاریس که می‌رسم با زبان فرانسه‌ی نصفه‌نیمه به کافه‌چی می‌گویم همراهم برای ناهار میز رزرو کرده. به لیست نگاه می‌کند و می‌پرسد: «به چه نامی؟» می‌گویم: «امم… ژولیت بینوش.» ناگهان این اسم به نظر نامحتمل جلوه می‌کند. ابروهایش را با تعجب بالا می‌دهد، مثل کسی که شوخی را نگرفته. «کی؟» بلندتر می‌گویم: «ژولیت بینوش؟» سرش…

جشنواره کن (هفته دوم)

جاناتان رامنی

امسال بازار کشف‌های غیرمنتظره‌ی کن رونقی نداشته، اما در بخش «نوعی نگاه»، فیلم اولی‌ چشم‌گیر، حزن‌‌انگیز و نه البته بی‌نقصی بود از کارگردانی که ارزش توجه را دارد. نزدیکی اولین فیلم بلند کانتمیر بالاگوف است، کارگردان جوانی از نعلچیک [شهری در قفقاز]، در جمهوری کاباردینو-بالکاریا در شمال گرجستان که زیر نظر الکساندر ساکوروف تحصیل کرده. فیلم کوچک‌ترین شباهتی به ساکوروف ندارد و با…

پایان خوش؟

محمد وحدانی

دو روز آخر نمایش آثار چند فیلم‌ساز جنجالی است. حالا که به روزهای آخر رسیده‌ایم حس می‌کنم کیفیت فیلم‌های نیمه‌ی اول جشنواره خیلی بالاتر بوده و از این نظر در جدول توازنی برقرار نبوده. روز نهم را با فیلم فریب‌خورده سوفیا کوپولا شروع می‌کنم. قصه‌ی فیلم در قرن نوزدهم و سال‌های جنگ داخلی آمریکا می‌گذرد. وارد یک مدرسه شبانه‌روزی دخترانه می‌شویم، جایی که…
وگو آیا از وقتی آمدید به کن توانسته‌اید خوب بخوابید؟ کم خوابیدم، ولی وقتی خوابم می‌برد و بعد از خواب می‌پرم دلم می‌خواهد درباره‌ی فیلمی که چند روز قبل دیدم در دفترچه خاطراتم چیزی بنویسم. راستش به عنوان عضو هیات داوران بیش‌تر از وقتی که به عنوان بازیگر در جشنواره شرکت می‌کنم فرصت خوابیدن پیدا می‌کنم. از این بابت خوشحالم! آیا فیلم‌هایی که…
  نقش رئیس هیات داوران بخش مسابقه چه‌قدر برای شما مهم است؟ چه‌طور برای این نقش خودتان را آماده کردید؟ افتخار بزرگی‌ست. کن فیلم‌های هنری را ارج می‌نهد، که برای من بسیار مهم‌اند، هم به عنوان تماشاگر و هم فیلم‌ساز. من هر هفته دو بار می‌روم سینما، بیش‌تر برای لذت بردن تا قضاوت کردن. این‌جا، قرار است فیلم‌ها را قضاوت کنم، و البته…

نخل‌ها و گوزن‌ها

محمد وحدانی

  جشنواره از نیمه گذشته و فکر کردن به آن آدم‌ را غمگین می‌کند. امروز جشن هفتادمین سالگرد جشنواره کن برگزار شد و برای این ضیافت آرتیست‌ها و مولفین بزرگ سینما گرد هم جمع شدند. من پشت سرهم مشغول فیلم دیدن بودم و اخبار جشن را در طول روز پی‌گیری نکردم. آخر شب که با نوشین عکس‌های جشن را نگاه می‌کردیم یکی از…

اسما ابراهیم‌زادگان

  فیلم کوتاه حیوان هفتمین ساخته‌ی برادران ارک این‌ روزها اولین حضورش را در بخش «سینه‌فونداسیون» هفتادمین دوره‌ی جشنواره کن تجربه می‌کند. بهمن و بهرام ارک درباره‌ی جرقه‌ی اصلی ایده‌ی فیلم از روزی می‌گویند که پشت درِ مدرسه‌ی ملی نشسته بودند و انتظار می‌کشیدند برای اجازه‌ی ورود. داخل شدنِ بدون اجازه‌ی گربه‌ای نسبتا کوچک از دری که دو برادر به آن خیره بوده‌اند…

درباره‌ی «باربارا»، «اشباح اسماعیل»، «آفتاب زیبای درون»

جاناتان رامنی

در همه‌ی دوره‌های جشنواره کن در مورد یک چیز می‌شود مطمئن بود. این که نه‌فقط فیلم‌های فرانسوی در جشنواره هست، بلکه فیلم‌هایی هست که قرار است «خیلی فرانسوی» باشند. «خیلی فرانسوی» به این معنا که آمیزه‌ای‌اند از ویژگی‌های فرهنگی و یک جور غرابتِ رسمی که به مشخصه‌ی بادوامِ سینمای این کشور بدل شده است؛ و درعین‌حال «خیلی فرانسوی» به این معنا که خود…

شب پرستاره‌ی هانه‌که

محمد وحدانی

  تمام سال را می‌شود منتظر چنین شب سینمایی بود: شب میشائیل هانه‌که. به کارنامه‌ی پربارش فکر می‌کنم و این‌که دو دسته فیلم‌ساز بزرگ داریم. گروه اول آن‌هایی‌اند که سینمادوستان را شیفته و شیدا می‌کنند. دسته کمیابِ دوم آن‌هایی‌اند که علاوه بر این بر فیلم‌سازها هم به‌شکل بنیادی تاثیر می‌گذارند. هانه‌که از این دسته‌ی دوم است. به‌یاد بیاوریم که چطور در این دو دهه…

سناریوی گدار و اشک‌های آنیس واردا

محمد وحدانی

  وقتی در صف جنجالی‌ترین فیلم جشنواره انتظارمان برای ورود به سالن دوبوسی بیش از حد طولانی شد کسی بلند داد زد: «کار، کار گدار است». چند ماهی‌ست که موضوع فیلم هولناک به تیتر خبرهای سینمایی فرانسه تبدیل شده، سوژه‌ای داغ درباره رابطه ژان-لوک گدار و آن ویازمسکی در سال‌های ساخت فیلم زن چینی. شاید چهره نوجوان ویازمسکی را در ناگهان بالتازار روبر…

وقت بازی

محمد وحدانی

شب قبل دیروقت خوابیده‌ام و صبح قید دیدن اوکجای بونگ جون-هو را می‌زنم تا در ریتم جنون‌آمیز فیلم دیدن وقفه‌ای ایجاد کنم. به خودم می‌گویم تکرارش را فردا می‌بینی. به‌نظرم می‌رسد بخش‌هایی از باربارای ماتیو آمالریک را دیشب در خواب دیده‌ام. بارابارا تلاش یک کارگردان و بازیگر برای ساخت فیلمی درباره‌ی یک خواننده‌ی افسانه‌ای فرانسوی است. مشخص است که پژوهش بزرگی برای فیلم…

یک صندلی خالی

محمد وحدانی

  صبح روز دوم را با فیلم جدید تاد هینز Wonderstruck در سالن گران لومیر شروع می‌کنم. امسال بخش امنیتی جشنواره برای ورود به کاخ کنترل ویژه‌ای شبیه فرودگاه‌ها در نظر گرفته. همین منجر به تاخیر در ورود و ایجاد ازدحام عجیب و غریب می‌شود. با این‌که کارتم صورتی و اولویت‌دار است باز هم آخرین لحظه و به زحمت وارد سالن می‌شوم. این…

اشباح کن

محمد وحدانی

ساعت ده صبح فیلم افتتاحیه جشنواره نمایش داده می‌شود. سالن کاملن پر نیست، اما برای من پر از چهره‌های آشناست. هر سال مثل یک آئین سروکله‌ی همه‌‌ی ما از جاهای دور و نزدیک پیدا می‌شود. در این چند سال آن‌هایی را که شناخته شده‌تر هستند به نام می‌شناسم اما خیلی‌ها را فقط از روی قیافه به‌جا می‌آورم. شبیه غریبه‌هایی که برایم آشنا هستند. بعضی‌ها…

هت‌تریک هانه‌که

محمد وحدانی

چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ماه، درست دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری، هفتادمین دوره‌ی جشنواره کن شروع می‌شود. کن هفتاد ساله شده، اما همچنان نشانه‌ای از کهولت در نگاه جشنواره به سینما دیده نمی‌شود. این روزها وقتش است که فرش قرمز پهن شود، سالن‌ها آماده و نسخه‌ی نهایی فیلم‌ها تست ‌شوند. به پرینترها فکر می‌کنم که خاموش نمی‌شوند و چاپخانه‌هایی که…

کیست که سوال می‌کند؟

من با خیلی آدم‌ها مصاحبه کرده‌ام – کارآگاه‌های خصوصی، کارگردان‌های فیلم‌های تبلیغاتی، مستندسازها. با صدها آدم با مدل‌های مختلف زندگی. اما پیش‌تر هرگز با کسی که این‌قدر به خودم نزدیک بوده باشد مصاحبه نکرده بودم؛ کسی مثل السا دورفمن، دوست عزیز سالیان گذشته‌ام و موضوع فیلم تازه‌ام، ساید ب. از مصاحبه کردن با السا جلوی دوربین لذت بردم. او چنان طبیعی بود که…

درباره‌ی فیلم تازه‌ی ارول موریس:

جاناتان رامنی

فیلم‌های مصاحبه‌ای ارول موریس بدنام‌اند بابت استفاده از «اینتروترون» – وسیله‌ای برای این که سوژه‌هایش مستقیم با دوربین حرف بزنند و این‌طور که موریس می‌گوید همسرش این اسم را با ترکیب دو مفهوم کلیدی‌اش، «مصاحبه» [interview] و «ترور»، رویش گذاشته. در فیلم تازه‌ی موریس نه اثری از این اختراع هست، نه نشانه‌ای از ترور– سخت به یادمان می‌آید که هیچ‌کدام از آدم‌هایش چنین…

گفت‌وگو با هال هارتلی، پیشگام سینمای مستقل آمریکا

هال هارتلی برای من نامی خاطره‌انگیز است. فیلم‌سازی که با چند فیلم اولش برای خودش اعتباری پیدا کرد. اما در سال‌های اخیر از او چندان خبری نیست. فیلم‌های تازه‌اش بخش مهمی از طنز و بداعت فیلم‌های اولیه‌اش را از دست داده. در این گفت‌وگوی تازه با No Film School، هارتلی از سینمای مستقل می‌گوید. م. ا. حقیقت باورنکردنی هال هارتلی در سال 1989 در جشنواره ساندنس…

گفت‌وگو با ژولیت بینوش

  به کافه‌ی کنار خیابان در منطقه‌ی 15 پاریس که می‌رسم با زبان فرانسه‌ی نصفه‌نیمه به کافه‌چی می‌گویم همراهم برای ناهار میز رزرو کرده. به لیست نگاه می‌کند و می‌پرسد: «به چه نامی؟» می‌گویم: «امم… ژولیت بینوش.» ناگهان این اسم به نظر نامحتمل جلوه می‌کند. ابروهایش را با تعجب بالا می‌دهد، مثل کسی که شوخی را نگرفته. «کی؟» بلندتر می‌گویم: «ژولیت بینوش؟» سرش…

جشنواره کن (هفته دوم)

جاناتان رامنی

امسال بازار کشف‌های غیرمنتظره‌ی کن رونقی نداشته، اما در بخش «نوعی نگاه»، فیلم اولی‌ چشم‌گیر، حزن‌‌انگیز و نه البته بی‌نقصی بود از کارگردانی که ارزش توجه را دارد. نزدیکی اولین فیلم بلند کانتمیر بالاگوف است، کارگردان جوانی از نعلچیک [شهری در قفقاز]، در جمهوری کاباردینو-بالکاریا در شمال گرجستان که زیر نظر الکساندر ساکوروف تحصیل کرده. فیلم کوچک‌ترین شباهتی به ساکوروف ندارد و با…

پایان خوش؟

محمد وحدانی

دو روز آخر نمایش آثار چند فیلم‌ساز جنجالی است. حالا که به روزهای آخر رسیده‌ایم حس می‌کنم کیفیت فیلم‌های نیمه‌ی اول جشنواره خیلی بالاتر بوده و از این نظر در جدول توازنی برقرار نبوده. روز نهم را با فیلم فریب‌خورده سوفیا کوپولا شروع می‌کنم. قصه‌ی فیلم در قرن نوزدهم و سال‌های جنگ داخلی آمریکا می‌گذرد. وارد یک مدرسه شبانه‌روزی دخترانه می‌شویم، جایی که…
وگو آیا از وقتی آمدید به کن توانسته‌اید خوب بخوابید؟ کم خوابیدم، ولی وقتی خوابم می‌برد و بعد از خواب می‌پرم دلم می‌خواهد درباره‌ی فیلمی که چند روز قبل دیدم در دفترچه خاطراتم چیزی بنویسم. راستش به عنوان عضو هیات داوران بیش‌تر از وقتی که به عنوان بازیگر در جشنواره شرکت می‌کنم فرصت خوابیدن پیدا می‌کنم. از این بابت خوشحالم! آیا فیلم‌هایی که…
  نقش رئیس هیات داوران بخش مسابقه چه‌قدر برای شما مهم است؟ چه‌طور برای این نقش خودتان را آماده کردید؟ افتخار بزرگی‌ست. کن فیلم‌های هنری را ارج می‌نهد، که برای من بسیار مهم‌اند، هم به عنوان تماشاگر و هم فیلم‌ساز. من هر هفته دو بار می‌روم سینما، بیش‌تر برای لذت بردن تا قضاوت کردن. این‌جا، قرار است فیلم‌ها را قضاوت کنم، و البته…

نخل‌ها و گوزن‌ها

محمد وحدانی

  جشنواره از نیمه گذشته و فکر کردن به آن آدم‌ را غمگین می‌کند. امروز جشن هفتادمین سالگرد جشنواره کن برگزار شد و برای این ضیافت آرتیست‌ها و مولفین بزرگ سینما گرد هم جمع شدند. من پشت سرهم مشغول فیلم دیدن بودم و اخبار جشن را در طول روز پی‌گیری نکردم. آخر شب که با نوشین عکس‌های جشن را نگاه می‌کردیم یکی از…

اسما ابراهیم‌زادگان

  فیلم کوتاه حیوان هفتمین ساخته‌ی برادران ارک این‌ روزها اولین حضورش را در بخش «سینه‌فونداسیون» هفتادمین دوره‌ی جشنواره کن تجربه می‌کند. بهمن و بهرام ارک درباره‌ی جرقه‌ی اصلی ایده‌ی فیلم از روزی می‌گویند که پشت درِ مدرسه‌ی ملی نشسته بودند و انتظار می‌کشیدند برای اجازه‌ی ورود. داخل شدنِ بدون اجازه‌ی گربه‌ای نسبتا کوچک از دری که دو برادر به آن خیره بوده‌اند…

درباره‌ی «باربارا»، «اشباح اسماعیل»، «آفتاب زیبای درون»

جاناتان رامنی

در همه‌ی دوره‌های جشنواره کن در مورد یک چیز می‌شود مطمئن بود. این که نه‌فقط فیلم‌های فرانسوی در جشنواره هست، بلکه فیلم‌هایی هست که قرار است «خیلی فرانسوی» باشند. «خیلی فرانسوی» به این معنا که آمیزه‌ای‌اند از ویژگی‌های فرهنگی و یک جور غرابتِ رسمی که به مشخصه‌ی بادوامِ سینمای این کشور بدل شده است؛ و درعین‌حال «خیلی فرانسوی» به این معنا که خود…

شب پرستاره‌ی هانه‌که

محمد وحدانی

  تمام سال را می‌شود منتظر چنین شب سینمایی بود: شب میشائیل هانه‌که. به کارنامه‌ی پربارش فکر می‌کنم و این‌که دو دسته فیلم‌ساز بزرگ داریم. گروه اول آن‌هایی‌اند که سینمادوستان را شیفته و شیدا می‌کنند. دسته کمیابِ دوم آن‌هایی‌اند که علاوه بر این بر فیلم‌سازها هم به‌شکل بنیادی تاثیر می‌گذارند. هانه‌که از این دسته‌ی دوم است. به‌یاد بیاوریم که چطور در این دو دهه…

سناریوی گدار و اشک‌های آنیس واردا

محمد وحدانی

  وقتی در صف جنجالی‌ترین فیلم جشنواره انتظارمان برای ورود به سالن دوبوسی بیش از حد طولانی شد کسی بلند داد زد: «کار، کار گدار است». چند ماهی‌ست که موضوع فیلم هولناک به تیتر خبرهای سینمایی فرانسه تبدیل شده، سوژه‌ای داغ درباره رابطه ژان-لوک گدار و آن ویازمسکی در سال‌های ساخت فیلم زن چینی. شاید چهره نوجوان ویازمسکی را در ناگهان بالتازار روبر…

وقت بازی

محمد وحدانی

شب قبل دیروقت خوابیده‌ام و صبح قید دیدن اوکجای بونگ جون-هو را می‌زنم تا در ریتم جنون‌آمیز فیلم دیدن وقفه‌ای ایجاد کنم. به خودم می‌گویم تکرارش را فردا می‌بینی. به‌نظرم می‌رسد بخش‌هایی از باربارای ماتیو آمالریک را دیشب در خواب دیده‌ام. بارابارا تلاش یک کارگردان و بازیگر برای ساخت فیلمی درباره‌ی یک خواننده‌ی افسانه‌ای فرانسوی است. مشخص است که پژوهش بزرگی برای فیلم…

یک صندلی خالی

محمد وحدانی

  صبح روز دوم را با فیلم جدید تاد هینز Wonderstruck در سالن گران لومیر شروع می‌کنم. امسال بخش امنیتی جشنواره برای ورود به کاخ کنترل ویژه‌ای شبیه فرودگاه‌ها در نظر گرفته. همین منجر به تاخیر در ورود و ایجاد ازدحام عجیب و غریب می‌شود. با این‌که کارتم صورتی و اولویت‌دار است باز هم آخرین لحظه و به زحمت وارد سالن می‌شوم. این…

اشباح کن

محمد وحدانی

ساعت ده صبح فیلم افتتاحیه جشنواره نمایش داده می‌شود. سالن کاملن پر نیست، اما برای من پر از چهره‌های آشناست. هر سال مثل یک آئین سروکله‌ی همه‌‌ی ما از جاهای دور و نزدیک پیدا می‌شود. در این چند سال آن‌هایی را که شناخته شده‌تر هستند به نام می‌شناسم اما خیلی‌ها را فقط از روی قیافه به‌جا می‌آورم. شبیه غریبه‌هایی که برایم آشنا هستند. بعضی‌ها…

هت‌تریک هانه‌که

محمد وحدانی

چهارشنبه بیست و هفتم اردیبهشت ماه، درست دو روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری، هفتادمین دوره‌ی جشنواره کن شروع می‌شود. کن هفتاد ساله شده، اما همچنان نشانه‌ای از کهولت در نگاه جشنواره به سینما دیده نمی‌شود. این روزها وقتش است که فرش قرمز پهن شود، سالن‌ها آماده و نسخه‌ی نهایی فیلم‌ها تست ‌شوند. به پرینترها فکر می‌کنم که خاموش نمی‌شوند و چاپخانه‌هایی که…

You cannot copy content of this page