زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت. . . .
قاتلین «کلمبو»
Click Here
جمهوری وایمار، سینما...
Click Here
Succesion
Click Here
Slide Heading
درباره‌ی فیلم‌هایی از جشنواره تورنتو ۲۰۲۳
Click Here
اسلاید قبلی
اسلاید بعدی

درباره‌ی حمید

صفی یزدانیان

تو دوست داشتی متن‌​هایت را این​‌جوری بنویسی، با خطاب به همین «تو» که گاهی واقعا کسی دیگر است، مثل شاهی که یک کتاب درباره​‌اش نوشتی و از اسم کتاب تا تمام صفحاتش با همین «تو»  از زندگی‌اش گفتی. خطاب به دیگری، حتی آن دیگری که دیگر نیست که ببیند مخاطب توست… … و هم​چنین همیشه عاشق سه نقطه گذاشتن بودی، چه در عنوان…

بازخوانیِ «ناگهان درخت» در روزگار کرونا

فرزاد پورخوش‌بخت

دلبستگی و انسِ نگارنده با آخرین ساخته‌ی صفی یزدانیان، جدا از انگیزه‌های سینمایی که به آن‌ها اشاره خواهم کرد، وابسته به نوعی هم‌خوانیِ فضای آن با این روزهای کرختِ کرونایی‌ست. به‌نظر می‌رسد آمیختگی حسیِ مخاطب با اتمسفر فیلم در این عصر ناخوشی، حاصلِ آمیختن ناخودآگاه دو نگاه زیبایی‌شناسی و زیست‌شناسی‌ به اثر است؛ زیستی نه از جنس یاخته‌های آسیب‌پذیرِ دنیای پزشکیِ این‌روزها، که…

گفت‌وگوی مجید اسلامی با صفی یزدانیان

    کتاب «عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده» نوشته‌ی صفی یزدانیان یک ماهی هست توسط نشر گیل‌گمش منتشر شده و می‌توانید آن را در کتاب‌فروشی‌ها بیابید. به بهانه‌ی انتشار این کتاب، که نوشته‌ای‌ست با رویکرد کاملا شخصی به سه‌گانه‌ی کاپولا و پر از ارجاع‌هایی که به شکل تداعی‌های ادبی نوشته شده (به بسیاری فیلم‌ها و کتاب‌ها و حتی ماجراهای زندگی شخصی) با صفی یزدانیان…

بهاریه

مهسا قنبرپور

۲۴ فریم (عباس کیارستمی) چند سالی‌ست که بار حس‌و‌حال نوروز افتاده بر شانه‌های ظریف چند ردیف شیرینی نخودچی‌ چهار‌پر. البته پارسال که این ویروس لعنتی به دنیا حمله‌ور شد، باعث شد همان نخودچی را هم نداشته باشم. درست چهار روز مانده به نوروز، قرنطینه شدیم و عملن در غیاب شیرینی نخودچی، دیگر هیچ چیزِ نوروز شبیه آن شعر دل‌انگیز شفیعی کدکنی نبود؛ نه…

کسری کرباسی

سینما از چه راهی احساسات به ما منتقل‌ می‌کند؟ ارتباط عناصر صحنه و انتخاب‌های زیبایی‌شناسی‌اش چه‌گونه حس ما را برمی‌انگیزند؟ اگر با دیدی برسونی، نگاه‌مان را فقط به ابزارهای بیانی خود سینما محدود کنیم، کدام فیلم‌ها حسی برای بروز دادن دارند؟ کدام‌ها پیش چشم‌مان زنده‌اند و کدام‌ها مُرده؟ پاسخ به این سوال‌ گرچه بسیار فراتر از ظرفیت این ویدیوست، ولی قدم به قدم…

درباره‌ی سریال «دوست درخشان من»

صفی یزدانیان

                                                 استاد ما هوشنگ طاهری، یادش زنده، سر کلاس تحلیل فیلم چند بار حرف​‌هایی زد که همیشه با من ماند. بعضی حرف‌​ها خصلت ماندگاری دارند، جدا از درست یا نادرست بودن‌​شان. و حرف آقای طاهری معمولا این بود که «تکلف»…

گفت‌وگوی مجید اسلامی و امیرحسین سیادت

  chahaarpodcast9 · پادکست درباره‌ی فیلم‌های جشنواره فجر ۹۹ برای سایت چهار در این پادکست به تحلیل فیلم‌های جشنواره فیلم فجر ۹۹ می‌پردازیم. اگر ساوندکلاد باز نشد می‌تواند این پادکست را از این‌جا دانلود کنید. Visits: 1406 مطالب مرتبط: پادکست درباره‌ی فیلم‌های جشنواره ۹۸ پادکست دوم درباره‌ی جشنواره فیلم فجر پادکست اول درباره‌ی جشنواره فیلم فجر یادداشت‌‌های جشنواره فجر – ۳…

درباره‌ی کتاب «هفتادوپنج سال اول» به روایت بهمن فرمان‌آرا (محسن آزرم)

مجید اسلامی

سال‌ها پیش آذر نفیسی در کلاس درس‌اش درباره‌ی ادبیات به شاگردهایش می‌گفت (نقل به مضمون): «اگر می‌خواهید بفهمید نوشته‌های داستایفسکی چرا مهم است، بروید نگاهی بیندازید به دفترچه خاطرات خودتان و ببینید حتی در نوشته‌هایی که قرار نیست کسی بخواند چه‌قدر خودتان را مظلوم و موجه نشان داده‌اید. در این نوشته‌ها همیشه دیگران‌اند که ظالم و بدعهد و نانجیب‌اند و شمایید که شریف…

درباره‌ی «ناگهان درخت» (صفی یزدانیان)

امیرحسین سیادت

سکانس پایانی ناگهان درخت محرک اصلی این نوشته است. این پایان نه تنها هیچ نشانی از فرودِ تسکین‌دهنده‌ی سینمای بدنه ندارد، در غوغای موسیقیِ کوبنده و هشداردهنده‌اش، و در تعددِ کنش‌ها و شناسه‌های نمادین‌اش، حامل نیروی انباشته‌ای‌ست که مسیرِ تا آن لحظه آرام و سلّانه طی‌شده‌ی فیلم را بحرانی می‌سازد و به جای آن که  تماشاگر را به غایتی مطمئن رهنمون شود، او…

ترجمه‌ی مجید اسلامی

یوکیو میشیما

chahaarpodcast9 · داستان صوتی برای سایت چهار اگر به ساوند کلاد دسترسی ندارید، داستان را این‌جا گوش کنید (امکان دانلود هم دارد). یوکیو میشیما (۱۹۲۵- ۱۹۷۰) یکی از مشهورترین نویسندگان ژاپنی قرن بیستم است که در دوران نسبتا کوتاه زندگی‌اش آثار بسیاری منتشر کرد: شعر، رمان، داستان کوتاه، نمایش‌نامه… او عقاید دست‌راستی داشت و به‌شکل بسیار دراماتیکی طی عملیاتی ماجراجویانه دریک پادگان هاراکیری…

درباره‌ی «قهرمان» اصغر فرهادی

مجید اسلامی

  قهرمان نه مثل چهارشنبه‌سوری با دقت دراماتیک مینیاتوری و موقعیت‌های عاطفی شخصیت‌هایش آدم را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نه مثل فروشنده آدم را بابت برخی لحظه‌ها و مایه‌ها حرص می‌دهد، نه مثل جدایی و درباره الی با جنبه‌های متناقض‌اش دچار دوگانگی می‌کند، و نه حتی مثل گذشته و همه می‌دانند است که ضعف‌هایش را بشود بابت دشواری پروداکشن و ناآشنایی با فضا…

«صحنه‌هایی از یک ازدواج»

صفی یزدانیان

آقا و خانم مامی‌​یا، پدر و مادر نوریکو، دونفری به گردش رفته‌اند و حالا کنار یک باغچه بیرون ساختمانی نشسته‌اند. از پیش می‌دانیم که پسرشان در جنگ گم شده است، و حالا مثل همیشه‌ی ازو مسئله‌ی خانواده ازدواج نوریکو است. آقای مامی‌یا: امروز واقعا به من خوش گذشت. خانم مامی‌یا (با دست راستش جایی را در آسمان نشان می‌دهد): نگاه کن! بادکنکی رها…

نگاهی به نمایش «چهارراه» بهرام بیضایی

امیرحسین سیادت

چهارراه آخرین نمایشنامه‌ی بهرام بیضایی پیش از جلای وطن، لبریز از نشانه‌هایی‌ست که مخاطب را وسوسه می‌کنند در گوشه‌گوشه‌ی آن ردّ آثار پیشینِ مولّف را بجوید و در ذهنْ مسیرِ پر افت و خیزی را که این نشانه‌ها با آن بالا و پایین و دفرمه شده‌اند مرور کند. با این حال اگر با پیش گرفتنِ مسیری معکوسْ پیِ ردّپای خودِ این نمایشنامه در…

درباره‌ی حمید

صفی یزدانیان

تو دوست داشتی متن‌​هایت را این​‌جوری بنویسی، با خطاب به همین «تو» که گاهی واقعا کسی دیگر است، مثل شاهی که یک کتاب درباره​‌اش نوشتی و از اسم کتاب تا تمام صفحاتش با همین «تو»  از زندگی‌اش گفتی. خطاب به دیگری، حتی آن دیگری که دیگر نیست که ببیند مخاطب توست… … و هم​چنین همیشه عاشق سه نقطه گذاشتن بودی، چه در عنوان…

بازخوانیِ «ناگهان درخت» در روزگار کرونا

فرزاد پورخوش‌بخت

دلبستگی و انسِ نگارنده با آخرین ساخته‌ی صفی یزدانیان، جدا از انگیزه‌های سینمایی که به آن‌ها اشاره خواهم کرد، وابسته به نوعی هم‌خوانیِ فضای آن با این روزهای کرختِ کرونایی‌ست. به‌نظر می‌رسد آمیختگی حسیِ مخاطب با اتمسفر فیلم در این عصر ناخوشی، حاصلِ آمیختن ناخودآگاه دو نگاه زیبایی‌شناسی و زیست‌شناسی‌ به اثر است؛ زیستی نه از جنس یاخته‌های آسیب‌پذیرِ دنیای پزشکیِ این‌روزها، که…

گفت‌وگوی مجید اسلامی با صفی یزدانیان

    کتاب «عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده» نوشته‌ی صفی یزدانیان یک ماهی هست توسط نشر گیل‌گمش منتشر شده و می‌توانید آن را در کتاب‌فروشی‌ها بیابید. به بهانه‌ی انتشار این کتاب، که نوشته‌ای‌ست با رویکرد کاملا شخصی به سه‌گانه‌ی کاپولا و پر از ارجاع‌هایی که به شکل تداعی‌های ادبی نوشته شده (به بسیاری فیلم‌ها و کتاب‌ها و حتی ماجراهای زندگی شخصی) با صفی یزدانیان…

بهاریه

مهسا قنبرپور

۲۴ فریم (عباس کیارستمی) چند سالی‌ست که بار حس‌و‌حال نوروز افتاده بر شانه‌های ظریف چند ردیف شیرینی نخودچی‌ چهار‌پر. البته پارسال که این ویروس لعنتی به دنیا حمله‌ور شد، باعث شد همان نخودچی را هم نداشته باشم. درست چهار روز مانده به نوروز، قرنطینه شدیم و عملن در غیاب شیرینی نخودچی، دیگر هیچ چیزِ نوروز شبیه آن شعر دل‌انگیز شفیعی کدکنی نبود؛ نه…

کسری کرباسی

سینما از چه راهی احساسات به ما منتقل‌ می‌کند؟ ارتباط عناصر صحنه و انتخاب‌های زیبایی‌شناسی‌اش چه‌گونه حس ما را برمی‌انگیزند؟ اگر با دیدی برسونی، نگاه‌مان را فقط به ابزارهای بیانی خود سینما محدود کنیم، کدام فیلم‌ها حسی برای بروز دادن دارند؟ کدام‌ها پیش چشم‌مان زنده‌اند و کدام‌ها مُرده؟ پاسخ به این سوال‌ گرچه بسیار فراتر از ظرفیت این ویدیوست، ولی قدم به قدم…

درباره‌ی سریال «دوست درخشان من»

صفی یزدانیان

                                                 استاد ما هوشنگ طاهری، یادش زنده، سر کلاس تحلیل فیلم چند بار حرف​‌هایی زد که همیشه با من ماند. بعضی حرف‌​ها خصلت ماندگاری دارند، جدا از درست یا نادرست بودن‌​شان. و حرف آقای طاهری معمولا این بود که «تکلف»…

خواندنی‌های منتخب سایت چهار

این داستان را سال‌ها پیش نوشته‌ام و در شماره‌ی ۲۰۰ ماهنامه فیلم (سال ۷۵) چاپ شد، و بعدتر آن را در وبلاگ «هفت‌ونیم» هم گذاشته بودم. یکی از عزیزترین نوشته‌هایم است. فکر کردم آن را بگذارم این‌جا، برای کسانی که آن را نخوانده‌اند، یا کسانی که از یادش برده‌اند. هر گونه استفاده از این داستان یا نقل آن به هر شکلی ممنوع است….
نتیجه‌ی فیلم دیدن در جشنواره‌ها این می‌شود که بعدش که برمی‌گردی انگار فقط یک فیلم دیده‌ای. این برای کسی که چند سالی‌ست  فکر می‌کند هر فیلمی در عین حال فیلم دیگری هم هست، و فیلم‌ها به هم راه دارند، فرآیند بدی نیست. و وقتی آن کس خودش را منتقد سینما نداند کارش حتی آسان‌تر می‌شود چون خودش را در مقام کسی نمی‌بیند که…
فرانسوی‌ها می‌گویند: «بعد از هامفری بوگارت نباید بارانی پوشید.» منظورشان هم طبعا کاراکترهای بوگارت در فیلم‌هاست، مثل ریکِ کازابلانکا یا فیلیپ مارلوی خوابِ‌ گران یا سم اسپیدِ شاهین مالت. بر کسی پوشیده نیست که آن لباس نهایی که شخصیتِ فیلم به تن دارد معمولا حاصل تفاهم میان سلیقه‌ی بازیگر و کارگردان و طراح لباس و فیلم‌بردار و بقیه است. اما بوگارت خودش هم…
تماشای پنجاه قسمت سریال کلمبو برای من عملا چند ماه طول کشید. شاید دیدن پنجاه قسمت یک سریال دنباله‌دار چندان وقت‌گیر نباشد (می‌شود طی یکی دو هفته این تعداد قسمت را دید)، اما دیدنِ قسمت‌های هفتاد تا صد دقیقه‌ای کلمبو با داستان‌های مجزا و متکی به جزئیات مثل دیدن پنجاه فیلم سینمایی‌ست، البته فیلم‌هایی با قهرمانی ثابت و لحن یکسان و فرمت کم‌وبیش…
  قهرمان نه مثل چهارشنبه‌سوری با دقت دراماتیک مینیاتوری و موقعیت‌های عاطفی شخصیت‌هایش آدم را تحت تاثیر قرار می‌دهد، نه مثل فروشنده آدم را بابت برخی لحظه‌ها و مایه‌ها حرص می‌دهد، نه مثل جدایی و درباره الی با جنبه‌های متناقض‌اش دچار دوگانگی می‌کند، و نه حتی مثل گذشته و همه می‌دانند است که ضعف‌هایش را بشود بابت دشواری پروداکشن و ناآشنایی با فضا…
۲۴ فریم (عباس کیارستمی) چند سالی‌ست که بار حس‌و‌حال نوروز افتاده بر شانه‌های ظریف چند ردیف شیرینی نخودچی‌ چهار‌پر. البته پارسال که این ویروس لعنتی به دنیا حمله‌ور شد، باعث شد همان نخودچی را هم نداشته باشم. درست چهار روز مانده به نوروز، قرنطینه شدیم و عملن در غیاب شیرینی نخودچی، دیگر هیچ چیزِ نوروز شبیه آن شعر دل‌انگیز شفیعی کدکنی نبود؛ نه…

تماس با سایت چهار

چنانچه مایل به ارسال مطالب خود به سایت چهار هستید از این زیر تماس بگیرید

Visits: 8820

You cannot copy content of this page