غار بادخیز
پانزده سالم بود که خواهر کوچکم مُرد. خیلی ناگهانی اتفاق افتاد. آن موقع دوازده سالش بود، سال اول راهنمایی بود. به شکل مادرزاد مشکل قلبی داشت، اما بعد از چند جراحی در اواخر دوران ابتدایی، مریضیاش دیگر عوارضی نشان نداده بود، و خانواده خیالش آسوده شده بود و به این امید اندک چسبیده بود […]
پوست کندنِ پرتقال خیالی
نمیدانم اگر داستان را زودتر خوانده بودم دربارهی فیلم چه قضاوتی داشتم، چون تفاوتهای فیلم سوزاندن با داستان انبارسوزی موراکامی تکاندهنده است. داستان پر از جاهای خالیست که فیلمنامه آنها را پُر کرده و باعث شده همهچیز تفاوت عجیبی پیدا کند. در داستان راوی مردی سیویک ساله و متاهل است و با دختر بیست ساله […]
حرفهایی دربارهی «خواب زمستانی» نوری بیلگه جیلان
روز دوشنبه ۱۹ شهریور ۹۷ جلسهی نمایش فیلم و تحلیل فیلم «خواب زمستانی» نوری بیلگه جیلان به همت کیوان کثیریان در خانه هنرمندان برگزار شد. این فایل صوتی حرفهای من بود در آن جلسه. اداره جلسه بر عهده کیوان کثیریان است و حضار سوالهایی را مطرح کردند که به آنها پاسخ داده شد. […]
پادکست دربارهی «بیتابستان» قسمت دوم
این قسمت دوم و پایانی گفتوگوی من (مجید اسلامی) است با امیررضا کوهستانی. اگر ساندکلاد باز نشد میتوانید با این لینک گفتوگو را بشنوید. Visits: 705
پادکست دربارهی نمایش «بیتابستان» قسمت اول
این بخش اول گفتوگوی من است با امیررضا کوهستانی دربارهی نمایش «بیتابستان» که در سالن ایرانشهر تهران روی صحنه است. در این نمایش لیلی رشیدی، سعید چنگیزیان و مونا احمدی بازی میکنند. در صورتی که ساندکلاد باز نشد با این لینک پادکست را بشنوید. Visits: 1074
گفتوگو با ایلدیکو انیدی
ایلدیکو انیدی نویسنده و کارگردان پیشروی مجارستانیست. او بین ۱۹۸۷ تا ۱۹۹۹ هفت فیلم بلند ساخته، از جمله قرن بیستم من که جایزه دوربین طلایی جشنواره کن را گرفت و سیمون جادوگر. هجده سال طول کشید تا دوباره بتواند فیلم بلند بسازد. طی این دوران دشوار، اچبیاو با او قرارداد بست تا نسخهی مجاری In […]
«درباره جسم و جان» ایلدیکو انیدی – ۲
برخی فیلمها فقط قصه میگویند. برخی قصه را با تصویر میگویند. و فقط معدودی فیلمها تصویر را در جایگاهی شاید مهمتر از قصه مینشانند. اینها فیلمهاییاند که با تعریف کردن قصهشان نمیشود تجسمشان کرد. فیلمهایی که فقط باید دید. جایگاه والای استادان بزرگ تاریخ سینما برای من بیش از هر چیز به تصاویر فیلمهایشان ربط […]
پادکست جشنواره کن – ۳
Visits: 1120
جدول ارزشگذاری نهایی جشنواره کن
این جدول ارزشگذاری نهاییست که برخی فیلمها در آن کمی تغییر کرده و فیلمهای روز هشتم به بعد اضافه شده. بهترتیب فیلمهای بخش مسابقه، خارج از مسابقه، نوعی نگاه و کن کلاسیک. Visits: 1652
پادکست جشنواره کن – ۲
Visits: 904
پادکست جشنواره کن – ۱
این اولین پادکست ماست از جشنواره کن ۲۰۱۸، که به موضوع موقعیت جشنواره کن، کیفیت فیلمهای بخش مسابقه، فیلمهای فرانسوی جشنواره و در پایان فیلمهای ایرانی جشنواره میپردازد. Visits: 1548
جدول ارزشگذاری فیلمهای جشنواره کن تا روز هفتم
Visits: 1138
درباره «خوشحال مثل لازارو» (آلیس رورواکر)
فیلم در فضایی روستایی آغاز میشود و بدویتِ اصیل و تکاندهندهی روستا در آن بیش از هر چیز یادآور واقعگرایی نئورئالیستها (مثلا استرومبولی) و حتی رئالیسم افراطی برخی آثار پازولینیست (چهرههای آفتابسوخته و گهگاه زمخت، نگاههای دزدکی نابازیگران و شلوغی صحنه)، ولی تقریبا بلافاصله صحنههایی تغزلی از جنس فیلمهای فلینی هم اضافه میشود (طنز، بازیگوشی و […]
درباره «سهرخ» (جعفر پناهی) 1
فیلم تازهی پناهی به نسبتِ تاکسی، پرده و این فیلم نیست (که خودشان را به داخل ماشین یا خانه محدود میکردند) تنوع لوکیشنی بیشتری دارد. خط داستانی و ساختار فیلم (سفر دو نفر به منطقهای دورافتاده برای مطمئن شدن از زنده بودنِ کسی) آشکارا یادآور زندگی و دیگر هیچ کیارستمیست (آنجا خردمند و پسرش به […]
درباره «جنگ سرد» (پاول پاولیکوفسکی)
فیلم تازهی پاولیکوفسکی همان چیزیست که باید باشد. کنجکاوی اصلیام این بود که آیا سبک بصری ایدا را ادامه میدهد، یا به مدل فیلمهای قبلیاش (که فیلمهایی بودند با تصاویر و میزانسنهای چشمگیر، ولی نه کمالگرا در حد ایدا) بازمیگردد. جنگ سرد قصهی عاشقانهای را با تکصحنههایی درخشان در طول زمان تصویر میکند، و در […]
درباره «کتاب تصویر» (ژانلوک گدار)
ژانلوک گدار نام بزرگیست. (مگر چند نفر این فرصت را داشتهاند که در تاریخ سینما نقشی تعیینکننده داشته باشند؟) اما جذابیتِ گدار برای من فقط در فیلمهای اولیهاش در دههی شصت خلاصه میشود. فیلمهای دههی هفتاد و هشتادش را دوست ندارم و فیلمهای دهههای اخیرش را (عمدا) ندیدهام. فیلم تازهاش را میبینم و دوست ندارم. […]
درباره «همه میدانند» (اصغر فرهادی) ۱
نوشتن دربارهی فیلمهایی که مخاطب ندیده (و احتمال دارد به این زودی نبیند) خیلی دشوار است و نوشتن دربارهی فیلم فرهادی دشوارتر (همه میدانیم که غافلگیری برای فرهادی چهقدر مهم است و او چهقدر فیلمهایش را بر اساس غافلگیریهای داستانی طراحی میکند). پس بهتر این است که کاری به داستان و پیچهای دراماتیکش نداشته باشیم […]
دیدنِ ارشادی
آن موقع بیش از یک سال بود که در آن شرکت بودم. از اولین باری که کارش را به عنوان طراح رقص دیدم رویایم این بود که در یکی از کارهایش رقصنده باشم، و ده سالی آرزویم رسیدن به این هدف بود. هر چه لازم بود در این سالهای آموزشِ سخت فدا کرده بودم. […]
صفتها
میخواهم دربارهی بیتا بنویسم و سختترین بخشاش این است که بخواهم بنویسم «بود». در این کلمه قطعیتی بیرحمانه هست. «بود» یعنی دیگر نیست، و هنوز خیلی زود است برای باورِ این حقیقت. صفتها در ذهنم رژه میروند. آنها را سبک سنگین میکنم تا ببینم کدام را میتوانم به او نسبت بدهم. در مورد برخی مطمئنم […]
… و ماهیان چگونه گوشتهای مرا میجوند!
نگاه بافاصله. هجوم را به اندازهی ماهی و گربه دوست ندارم. دلم برایش کمتر تنگ میشود و بهسختی میتوانم فضای داستانیاش را از تصمیمهای پشت صحنهاش تفکیک کنم. از ماهی و گربه کوتاهتر و از آن فشردهتر است. زمانهای مردهاش کمتر است. ماهی و گربه با زمانهای مردهاش اجازه میداد مایههایش را هضم کنیم. ساختارش […]
گفتوگو با نسیم احمدپور
مجید اسلامی: قبل از هر چیز میخواستم دربارهی کار دراماتورژ در تئاتر توضیح بدهید. از دراماتورژی تعریفهای مختلفی وجود دارد و درنتیجه این سِمت مشخصکنندهی کاری که انجام میدهی نیست. یعنی هر دراماتورژی ممکن است حوزه فعالیتش را طور متفاوتی توضیح بدهد. کاری که من انجام میدادم کاری بود در حد فاصلهی نویسنده و کارگردان. […]
سفرنامه تالین – 4
وقتی اولین بار به جایی سفر میکنی، هیجانانگیزترین چیز تجربهی کشف یک جغرافیای تازه است؛ کشف خیابانها و کوچهها، رستورانها و فروشگاهها و سردرآوردن از روابط جغرافیایی؛ این که کدام کوچه به کدام خیابان راه دارد و در هر فضایی چه روابطی حاکم است. چند روز که میگذرد، معماها حل میشود، فضا آشنا میشود، و […]
سفرنامه تالین – 3
سالنهای سینما هر کدام هویت خودشان را دارند. سینما سوپروس فقط یک سالن سینماست، کوکاکولا یک مولتیپلکس چند سالنهست و سولاریس پردیسی سینمایی در دل یک مجتمع تجاریست که در آن یک کتابفروشی خیلی بزرگ و یک سلفسرویس بزرگ و یک هایپرمارکت هم هست. سوپروس برای یک عشقسینما حال و هوای بهتری دارد، ولی سولاریس […]
سفرنامه تالین – 2
چمدانها سرانجام از راه رسیدند. ابتدا خبر رسید که پیدا شدهاند و هنوز در استانبولاند، ولی تگ جدید رویشان نخورده و شماره تگشان با چیزی که ما ثبت کردهایم فرق دارد. قیافهی کارمند ترکیش در استانبول را که تگهای قبلی را کَند و تگ جدید را صادر کرد خوب یادم است. واقعا گیج بود. بعد […]
سفرنامه تالین- 1
فرودگاه امام نسبتا شلوغ است، ولی بر خلاف انتظارم (از پرواز استانبول پارسال در سفر سویس)، صف کارت پرواز خلوت است. بارها را راحت تحویل میدهیم. همهی مقدمات سر وقت انجام میشود و بهموقع سوار هواپیما میشویم. اما ، پرواز تاخیر میخورد، به دلیل مشکلات فنی. بهمرور مسافرها نگران میشوند. خیلیها در استانبول باید به […]
مینیمالیسم در سینما
این مقدمهایست که برای کاتالوگ سینماتک موزهی هنرهای معاصر نوشتم. برای برنامهای که از چهارشنبه نوزدهم مهر شروع میشود و در آن دوازده فیلم از چهار سینماگر مهم گذشته و حال سینمای دنیا (یاسوجیرو ازو، کلر دنی، آکی کوریسماکی و کلی رایکارد) به نمایش درمیآید. اصطلاح مینیمالیسم ابتدا در هنرهای تجسمی و موسیقی، و بیشتر […]
دربارهی «کوه» امیر نادری
من و فرزاد پورخوشبخت هر دو به یک اندازه عاشق «دونده» بودیم (و به یک اندازه از برخی نقدهای منفی زمان اکران فیلم خشمگین بودیم) و این در تحکیم دوستیمان نقش داشت. نمایش «کوه» (فیلم تازهی امیر نادری) را بهانه کردیم تا با هم از امیر نادری و سینمایش بگوییم. این گفتوگو البته بیش از […]
کدام باشگاه انگلیسی کدام شخصیت «بازی تاج و تخت» است؟
این نوشتهی مفرح را (که در تب قسمتهای آخر «بازی تاج و تخت» نوشته شده) البته جدی نگیرید. ولی خب واقعا قریحهی این نویسندهی فوتبالی در سایت چهارچهاردو قابل تحسین است. البته کسانی ظرایف نوشته را درک میکنند که هم فوتبالی باشند و هم سریال را دیده باشند. م.ا. میدانیم که اینجا نیامدهاید برای چنین […]
گفتوگوی مارتین اسکورسیزی و جری لوییس
ماه اکتبر پارسال در موزهی تصویر متحرک، نشستی برگزار شد با حضور جری لوییس و مارتین اسکورسیزی. این نشست که به مناسبت نود سالگی لوییس ترتیب داده شده بود به گفتوگویی انجامید که بخشهای مهمش از نظرتان خواهد گذشت. مقدمه اسکورسیزی: وقتی به کمدی فکر میکنم بسیاری نامهای افسانهای را به یاد میآورم. یکی از […]
یادداشت سردبیر
این روزها شبکههای اجتماعی پر از واکنش است: واکنش به حرفهای لیلی گلستان، به عکسهای آزاده نامداری، به حرفهای فاطمه صادقی، پسر عارف و غیره. چند ماه پیش واکنش به آتشسوزی پلاسکو بود و پیش از آن کودتای ترکیه، جنگ سوریه،… هر موجی که راه میافتد همه خود را موظف به واکنش میبینند، چه به […]
بعد از ظهر در شیرینیفروشی
یکشنبهای زیبا بود. آسمان، گنبد بیابرِ آفتاب بود. داخل میدان، برگهای پخش در امتداد پیادهرو با نسیمی نرم میجنبیدند. همهچیز انگار در تلالویی ملایم برق میزد: سقف دکهی بستنیفروشی، شیر فوارهی آبخوری، چشمهای گربهی ولگرد، حتی پایهی برج ساعت که پر بود از فضلهی کبوترها. خانوادهها و جهانگردها در میدان به گشت زدن مشغول بودند، […]
«بازی تاج و تخت»، مقدمهای برای تحلیل- ۲
ت جهان خیر و شر ثمینی: من به طرز غریبی معتاد تیتراژ این سریالم. هر از گاهی این را میبینم و بعد میروم سراغ کار خودم. یک بار از خودم پرسیدم چرا این کار را میکنم؟ چون این تیتراژ این تصور را ایجاد میکند که جهانی موازی با جهان ما وجود دارد و تیتراژ روی […]
«بازی تاج و تخت»، مقدمهای برای تحلیل- ۱
نغمه ثمینی و من تقریبا به یک اندازه شیفتهی «بازی تاج و تخت»ایم و هر کدام دلایل خودمان را برای این شیفتگی داریم (اصولا هر کس دلایل خودش را دارد و برای همه دلیل هست!) مدتها بود دلمان میخواست بنشینیم و مفصل دربارهی آن حرف بزنیم، و چه فرصتی بهتر از حالا که یک هفته […]
مصاحبهی ارول موریس با خودش
من با خیلی آدمها مصاحبه کردهام – کارآگاههای خصوصی، کارگردانهای فیلمهای تبلیغاتی، مستندسازها. با صدها آدم با مدلهای مختلف زندگی. اما پیشتر هرگز با کسی که اینقدر به خودم نزدیک بوده باشد مصاحبه نکرده بودم؛ کسی مثل السا دورفمن، دوست عزیز سالیان گذشتهام و موضوع فیلم تازهام، ساید ب. از مصاحبه کردن با السا جلوی […]
عکاسی پرتره
فیلمهای مصاحبهای ارول موریس بدناماند بابت استفاده از «اینتروترون» – وسیلهای برای این که سوژههایش مستقیم با دوربین حرف بزنند و اینطور که موریس میگوید همسرش این اسم را با ترکیب دو مفهوم کلیدیاش، «مصاحبه» [interview] و «ترور»، رویش گذاشته. در فیلم تازهی موریس نه اثری از این اختراع هست، نه نشانهای از ترور– سخت […]
رویای «دههی نود» مرده است
هال هارتلی برای من نامی خاطرهانگیز است. فیلمسازی که با چند فیلم اولش برای خودش اعتباری پیدا کرد. اما در سالهای اخیر از او چندان خبری نیست. فیلمهای تازهاش بخش مهمی از طنز و بداعت فیلمهای اولیهاش را از دست داده. در این گفتوگوی تازه با No Film School، هارتلی از سینمای مستقل میگوید. م. ا. حقیقت باورنکردنی […]
زندگی یعنی عشق ورزیدن
به کافهی کنار خیابان در منطقهی 15 پاریس که میرسم با زبان فرانسهی نصفهنیمه به کافهچی میگویم همراهم برای ناهار میز رزرو کرده. به لیست نگاه میکند و میپرسد: «به چه نامی؟» میگویم: «امم… ژولیت بینوش.» ناگهان این اسم به نظر نامحتمل جلوه میکند. ابروهایش را با تعجب بالا میدهد، مثل کسی که شوخی […]
یادداشت سردبیر
«کارگاه نوشتن» یا «انجمن نوشتن» نام کلاسی بود برای بچههای سالهای اول و دوم دبیرستان که انگیزهی اصلی تشکیلش نفرت قدیمی من از کلاس انشاء بود. (به این نکته قبلا هم اشاره کردهام که) در تمام دوران مدرسه در انشا نوشتن ضعیف بودم، و این برای کسی که بعدها شغلش نویسندگی شد، علامت سوال بزرگیست. […]
دربارهی مطالب ارسالی
اگر میخواهید مطلب (داستان، مقاله، ترجمه…) بفرستید به این نکات دقت کنید: حتما مطلبتان تایپ شده و بیغلط باشد. آن را برای جای دیگری نفرستاده باشید و جایی منتشر نشده باشد. همراه مطالب ترجمه حتما متن اصلی را ضمیمه کنید. اگر روی رسمالخطتان حساس هستید حتما ذکر کنید. (بحث رسمالخط کاملا توافقیست. ممکن است با […]
یادداشت سردبیر
اهل رویاپردازی نیستم. بنابراین در تمام این سالهایی که برای این سایت خودم را (بیشتر به لحاظ ذهنی) آماده میکردم، به اندازهی این ده پانزده روز به تفاوتهای اساسی «سایت» و «مجله» فکر نکرده بودم. مجلهی کاغذی ساز و کار خودش را دارد: شماره به شماره باید دورخیز کنی، سفارش بدهی، تحویل بگیری، آماده کنی […]
گفتوگو با پدرو آلمودوار، رئیس هیات داوران کن
نقش رئیس هیات داوران بخش مسابقه چهقدر برای شما مهم است؟ چهطور برای این نقش خودتان را آماده کردید؟ افتخار بزرگیست. کن فیلمهای هنری را ارج مینهد، که برای من بسیار مهماند، هم به عنوان تماشاگر و هم فیلمساز. من هر هفته دو بار میروم سینما، بیشتر برای لذت بردن تا قضاوت کردن. اینجا، […]
(خیلی) فرانسوی بودن
ینمادر همهی دورههای جشنواره کن در مورد یک چیز میشود مطمئن بود. این که نهفقط فیلمهای فرانسوی در جشنواره هست، بلکه فیلمهایی هست که قرار است «خیلی فرانسوی» باشند. «خیلی فرانسوی» به این معنا که آمیزهایاند از ویژگیهای فرهنگی و یک جور غرابتِ رسمی که به مشخصهی بادوامِ سینمای این کشور بدل شده است؛ و […]