همچنان که به پایان سال سینمایی نزدیک میشویم این پادکست را اختصاص دادیم به گفتوگویی با شهرام مکری دربارهی وضعیت فعلی سینمای ایران (از نظر مکانیزم تولید و پخش فیلم) و نیز دربارهی گروه «هنر و تجربه». گفتوگو حدود یک ماه پیش، قبل از سفر مکری به آمریکا ضبط شده است.
Views: 859
7 پاسخ
آقاااا… این مکری چه خوبه.
بسیار بحث خوبی بود. اشاره به نئولیبرالیسم ایرانی هم به شدت درست و دقیق بود که خیلی وقتها از قلم بسیاری میافته.
فقط دو تا مسئله بهتر بود بهش اشاره میشد. یکی سانسور هست که خب قسمتی از این سردرگمی را ایجاد میکنه. خشونت و جنسیت دو مسئلهای هستند که در سینمای ایران به دلایل مختلف وجود ندارند به صورتی که باید وجود داشته باشند. مهمترین دلیلش سانسور هست ولی خب دلایل دیگهای هم داره.
یک مسئلهی دیگه هم آموزش سینما در ایران هست. نمیدونم چقدر تغییر کرده از ۱۰ سال پیش. این موضوع هم یه زمانی دربارهاش حرف زده بشه خیلی کمک میتونه بکنه.
در آخر هم مسئلهی شرایط اجتماعی کشور هست. خصوصا شرایط روانی مردم که به دلایل مختلفی سینما رو تحت تاثیر قرار میده. شخصا معتقدم که اقبال مردم ایران به سینمای “ناتورالیستی” از همین شرایط روانی مردم نشات میگیره.
خیلی بحث خوبی بود. همیشه یه هوای تازه هستید در فضای سینمایی ایران. آقای مکری هم باید بیشتر صحبت کنند. آدمهایی مثل ایشون باید صدای بیشتری داشته باشند.
ممنون. خوشحالم خوشتان آمد. در مورد جنسیت و خشونت درست میگویید (فیلمهای خود مکری و فیلم آخر سیدی تا حدی سعی کردند از خشونت استفاده کنند.) در مورد وضعیت روحی روانی جامعه هم حرفتان درست است. مقوله آموزش در مراکز رسمی خیلی فرقی نکرده ولی در آموزشگاههای خصوصی اوضاع کمی بهتر است.
درباره نسبت تغییر شکل مناسبات اقتصادی جامعه و سرمایههای عجیب و غریبی که وارد سینما (و شبکه نمایش خانگی) شده و تاثیرش بر فیلمها (و سریالهای شبکه نمایش خانگی) آقای مکری در پادکست جشنواره فجر پارسال اشارهی گذرایی داشتند و در این پادکست مفصلتر بهش پرداختند، به نظرتون بهتر نیست که کلاسیفایتر و تحلیلیتر در مقالهای مکتوب بهش پرداخته بشه؟
همچنین باید بین «سابقه» و «تجربه» تمایز قائل شد، سابقه صرفا حاصل افزایش سنوات است و تجربه حاصل تحقیق و کاوش و آزمون و کار مداوم است، چیزی که نمونه ایرانیاش را میتوان در «بهرام بیضایی»(در مقام نمایشنامهنویس و کارگردان نمایش) سراغ گرفت.
معمولا گفتوگو امکانی واقعبینانهتر از نوشته است. بعید است شهرام مکری فرصتش را پیدا کند و دربارهی چنین موضوع پیچیده و گستردهای بنویسد.
جناب آقای اسلامی، سلام و عرض ادب. در این پادکست به شکل ضمنی و گذرا به نام جعفر مدرس صادقی و مجموعه آثارش اشاره کرده بودید. مایلم نظر کامل و دقیق تر شما رو درباره ی این چهره ی ادبی و جایگاه ایشان جویا بشم. این که گروهی جعفر مدرس صادقی رو بهترین داستان نویس زنده ی معاصر ایران قلمداد می کنند، تا چه اندازه اغراق آمیز به نظر می یاد؟ شما با چنین دیدگاهی موافقید یا مخالف؟
بهترین شاید شایستهی او هست، از این نظر که هیچکس دیگری را سراغ ندارم که این همه رمان درخشان داشته باشد: ناکجاآباد، شریک جرم، شاهکلید، سفر کسرا، کله اسب، بهشت و دوزخ و …