زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت. . . .

یادداشت‌های جشنواره (۹۸) – ۳

سه کام حبس (سامان سالور) ستاره (از پنج): ۱/۲ این فیلم را از این پس می‌توان به عنوان متری برای سیاه‌نمایی زورکی تلقی کرد (تا به حال فکر می‌کردم کارت پرواز مهدی رحمانی بهترین نمونه‌ی این نوع فیلم‌ّهاست). این که تمام بدبختی‌های ممکن ناگهان بر یک زوج نازل شود (ضربه مغزی و اعتیاد و قاچاق […]

روز بی‌خستگی دویدن، شب سرشکستگی*

نخستین حضورِ یاسر (امیر جدیدی) در عرقِ سرد از بیش‌ترِ تماشاگران خنده می‌گیرد. با ظاهری آراسته رو به دوربین ایستاده و دارد با خوش‌رویی و متانت شعر می‌خواند. ظاهراً هیچ چیزِ خنده‌آوری وجود ندارد و آن‌چه می‌بینیم بازسازیِ وفادارانه‌ی شوهای تلویزیونی‌ست. سر و وضع و پوششِ مجری همان ا‌ست که باید باشد و دایره‌ی لغات […]

You cannot copy content of this page