تکدرخت و طناب
چشماندازِ یک تکدرخت؛ پای آن پیکری، به نظر بیجان رهاشده و بر شاخههایش طنابی آویخته که با آهنگِ باد میرقصد. بینِ تابلوهایی که درختِ گلابیِ وحشی با آنها به یاد میآید، این یکی را میتوان مشخصاً برگرفته از کیارستمی دانست و به یاد آورد جیلان از همان گامهای نخست، وقتی در فضای روستاییِ ابرهای ماهِ […]
درباره «سهرخ» (جعفر پناهی) ۲
۱ نزدیک به ربع قرن پس از نمایش بادکنک سفید در کن (و کسب جایزه دوربین طلایی) و پانزده سال پس از حضور موفق طلای سرخ، در آستانه تماشای فیلم سهرخ جعفر پناهی حسهای متضادی دارم. این بیم و امید نسبت به کیفیت اثری جدید از پناهی برایم از کی شروع شد؟ تا پیش از آفساید همه […]
دیدنِ ارشادی
Photograph by Katrin Koenning for The New Yorker آن موقع بیش از یک سال بود که در آن شرکت بودم. از اولین باری که کارش را به عنوان طراح رقص دیدم رویایم این بود که در یکی از کارهایش رقصنده باشم، و ده سالی آرزویم رسیدن به این هدف بود. هر چه لازم بود در […]
دربارهی «کوه» امیر نادری
من و فرزاد پورخوشبخت هر دو به یک اندازه عاشق «دونده» بودیم (و به یک اندازه از برخی نقدهای منفی زمان اکران فیلم خشمگین بودیم) و این در تحکیم دوستیمان نقش داشت. نمایش «کوه» (فیلم تازهی امیر نادری) را بهانه کردیم تا با هم از امیر نادری و سینمایش بگوییم. این گفتوگو البته بیش از […]