زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت. . . .

خرده‌روایت‌هایی از جشنواره‌ کن ۷۵

آلیس با صورتی آفتاب‌سوخته از دور برایم دست تکان می‌دهد. با موهایی طلایی که زیر نور پروژکتورها بیش‌ از همیشه برق می‌زنند. با لباسی مشکی که دامنش روی زمین کشیده می‌شود و هیچ شباهتی به تیپ معمولی‌ و محجوبش در روزهای دانشگاه ندارد. کفش‌های پاشنه‌بلندش را درآورده و روی آسفالت گُر گرفته‌ی بلوار کوازت پابرهنه […]

دیدنِ ارشادی

Photograph by Katrin Koenning for The New Yorker آن موقع بیش از یک سال بود که در آن شرکت بودم. از اولین باری که کارش را به عنوان طراح رقص دیدم رویایم این بود که در یکی از کارهایش رقصنده باشم، و ده سالی آرزویم رسیدن به این هدف بود. هر چه لازم بود در […]

You cannot copy content of this page