زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت. . . .

خرده‌روایت‌هایی از جشنواره‌ کن ۷۵

Visits: 976 آلیس با صورتی آفتاب‌سوخته از دور برایم دست تکان می‌دهد. با موهایی طلایی که زیر نور پروژکتورها بیش‌ از همیشه برق می‌زنند. با لباسی مشکی که دامنش روی زمین کشیده می‌شود و هیچ شباهتی به تیپ معمولی‌ و محجوبش در روزهای دانشگاه ندارد. کفش‌های پاشنه‌بلندش را درآورده و روی آسفالت گُر گرفته‌ی بلوار […]

You cannot copy content of this page