گزارش جام جهانی – بخش دوم
سه: کتانی سرخ آقای میم، یکی از راهنمایان تور، دستاش را با حالتی دوستانه و تصنعی به شانۀ من کوبید و گفت: «خب… از کرمانشاه تا کازان، ها؟» من لبخند سردی تحویلش دادم و حوصله نداشتم حرفاش را تصحیح کنم. ما در کازان نبودیم. جای پرتی بودیم به نام اولیانوفسک، شهری سوت و کور با […]