صبح روز دوم را با فیلم جدید تاد هینز Wonderstruck در سالن گران لومیر شروع میکنم. امسال بخش امنیتی جشنواره برای ورود به کاخ کنترل ویژهای شبیه فرودگاهها در نظر گرفته. همین منجر به تاخیر در ورود و ایجاد ازدحام عجیب و غریب میشود. با اینکه کارتم صورتی و اولویتدار است باز هم آخرین لحظه و به زحمت وارد سالن میشوم. این شکل ورود به سالن انرژی زیادی درست قبل شروع هر فیلم از آدم هدر میدهد.
فیلم تاد هینز دو قصه کودکانهی شیرین را در دو بازهی زمانی (دهه بیست و هفتاد) از طریق شباهتهای موقعیتها برای یک پسربچه و یک دختربچه حکایت میکند. بخش اول صامت و سیاه و سفید است. قرار است با فضاسازی و بهخصوص موسیقی لحظاتی از دو درام اصلی دور شویم و دوباره به آنها برگردیم. بافت فیلم اما غنی نیست، بازی سبکی فیلم تزئینی است و اجرا دستکم گرفته شده. فیلم را شبنشده فراموش میکنم.
امروز بخش نوعی نگاه افتتاح میشود. غرب ساخته والسكا گريسباخ از کشور آلمان فیلم اول امروز است. گریسباخ از تیم تولید تونی اردمن بوده. تیری فرمو از جلوه کردن مارن آده در بخش مسابقه سال قبل سرخوش است و به اعتبار آده، غرب را به بخش نوعی نگاه آورده (آده یکی از تهیهکنندگان فیلم است). سال قبل هم در ابتدا قرار بود تونی اردمن در بخش نوعی نگاه باشد و حتی قرار اولیه هم گذاشته شده بود اما فیلم به طرز عجیبی کمیته انتخاب را به وجد آورد و درنهایت به بخش مسابقه آمد. غرب قصه یک کارگر آلمانی است که برای پروژهای در مرز بلغارستان و یونان کار میکند. او بهتدریج جذب فضای مرموز طبیعت و دهکدهای در آن حوالی میشود. غرب از آن فیلمها است که میتوانست تبدیل به یک فیلم تیپیک بخش نوعی نگاه شود اما جغرافیای عجیب، ملموس بودن روابط و به خصوص جلوه کارکتر اصلی فیلم آن را تماشایی کرده است.
فیلم انتخابی امروزم قمر مشتری ساخته کورنل موندروتسو از مجارستان ست. یک فیلم خیالپرداز که امکان دارد به راحتی دست کم گرفته شود. تسلط تکنیکی و تخیلورزی فوقالعاده فیلم باعث میشود نچسبی بعضی ایدههای فیلم اذیتم نکند. سکانس افتتاحیه فیلم به شدت تحت تاثیر پسر شائول (کارگردان مجارستانی) است هر چند که غنای آن را ندارد.
ساعت هفت و ربع مراسم افتتاحیه بخش نوعی نگاه با نمایش فیلم باربارا ساخته ماتیو آمالریک شروع میشود. ژیل ژاکوب چند صندلی دورتر از من نشسته است و یک صندلی خالی کنارش است. تیری فرمو قبل شروع فیلم خیلی ساده روی صحنه میرود و این بخش را افتتاح میکند. بخشهای کوتاهی از فیلمهای این بخش را میبینیم و بعد هیات داوران معرفی میشود. خانم اوما تورمن رئیس هیات داوران همراه اعضای جوان هیات داوری روی صحنه میروند. تمام طول مراسم نگاهم به ژیل ژاکوب است. او بود که کن را تبدیل به این ضیافت باشکوه کرد. ژاکوب سال 2015 اول بازنشسته شد. میدانستم بیمار است اما خوشبختانه امشب سر حال بود و بگو و بخند میکرد. وقتی سرخوشیاش را میبینم یاد جای خالی کیارستمی میافتم. خیلیها یادشان است که ژاکوب چقدر کیارستمی را ستایش میکرد. او سال 97 به کیارستمی کارت سفید داد تا آخرین لحظه طعم گیلاس خارج روند عادی انتخاب فیلمها وارد بخش مسابقه شود، در حالیکه حتی کاتالوگ و برنامه نمایش روزانه نمایشها بسته شده بود. او کیارستمی را بهحق بر صدر نشاند. ژاکوب ده سال از کیارستمی مسنتر است. امشب آن صندلی خالی کنارش میتوانست جای عباس باشد.
Views: 348