فیلم کوتاه حیوان هفتمین ساختهی برادران ارک این روزها اولین حضورش را در بخش «سینهفونداسیون» هفتادمین دورهی جشنواره کن تجربه میکند. بهمن و بهرام ارک دربارهی جرقهی اصلی ایدهی فیلم از روزی میگویند که پشت درِ مدرسهی ملی نشسته بودند و انتظار میکشیدند برای اجازهی ورود. داخل شدنِ بدون اجازهی گربهای نسبتا کوچک از دری که دو برادر به آن خیره بودهاند آنها را به فکر ساخت فیلمی دربارهی انسان و مرزهای محدودکنندهاش انداخت.
برادران ارک همینقدر ساده به ایدهای رسیدند، پرورشاش دادند و آن را ساختند. همین خاطرهی «گربه» بهخوبی نشان میدهد که آنها معادلهی سادهسازی را خوب بلدند و میدانند که در تعریف فیلم خوشساخت و پرداخت و سختی مثل «حیوان» چگونه نکات غیرمهم را کنار بزنند و منظور خود را از دلیل تولید این فیلم در کوتاهترین زمان برسانند. این همان کاریست که فیلم میکند: بدون کلمه و ادعا حرفش را به تصویر میکشد.
اگر بدون شناختن آنها و بدون آگاهی از مدل فیلمسازیشان داستان یکخطی فیلم را بخوانید، ممکن است با خود بگویید: «این داستان آشنا چهقدر راحت میتواند به فیلمی کلیشهای بدل شود.» ولی اگر فیلم را ببینید متوجه میشوید که نگاه آنها به داستانی چنین آشنا چهقدر کمیاب است. ظاهرا تماشاگران داخل سالن نمایش جشنواره هم این نکته را خوب فهمیدهاند و بعد از نمایش فیلم با دست زدنهای ممتد آنها را تشویق کردهاند.
اما همه هم اینقدرها راضی نبودهاند: موقع ورود به سالن ظاهرا نگهبان جلوی آنها را گرفته و گفته: «اپل ممنوع است!» بهمن نگاهی به مارک هوآوی موبایلش میکند و بهرام به سامسونگاش. میگویند: «ما اپل نداریم؟» نگهبان به کیف دستیشان اشاره میکند. بهمن دست در ساک دستیاش میکند و «اپل»ی را که از صبحانه نگه داشته بود بیرون میآورد و با تعجب به نگهبان نگاه میکند. نگهبان خونسرد توضیح میدهد که ورود هر جسم اینچنینی ممنوع است. ظاهرا میترسند کسی آن را روی فرش قرمز به سمت نیکول کیدمن پرتاب کند!
و هیچ بعید نیست همین موضوع مانند عبور گربهی نسبتا کوچک داستان فیلم بعدی برادران خلاق ارک باشد. چون اینجا هم صحبت از مرز و ممنوعیت ورود مطرح است.
یک روز دیگر به مراسم اهدای جوایز سینهفونداسیون باقیست و حتی ما که فیلمهای دیگر را ندیدهایم امید داریم به جایزهای که میتواند جایگزین «اپل» ازدسترفتهی آنها باشد، که استحقاقش را دارند.
Views: 885
یک پاسخ
ممنون بابت اطلاعات