زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت. . . .

درباره‌ی «تشریح یک سقوط» (ژوستین تری‌یه)

مجید اسلامی

عنوان تشریح یک سقوط عنوان تشریح یک قتل اتو پره‌مینجر (۱۹۵۹) را تداعی می‌کند. هر دو فیلم به‌اصطلاح «دادگاهی» هستند و به معمای یک قتل می‌پردازند. فیلم پره‌مینجر با مهارت زاویه‌ی دیدش را به شخصیت وکیل مدافع (جیمز استیوارت) محدود می‌کند و حتی قصه‌ را با تشریح وضعیت او شروع می‌کند (وکیل جاافتاده‌ای که شخصیتش با ماهیگیری و نواختن پیانو تعریف می‌شود و…

مرده‌ها نمی‌میرند (جیم جارموش)

مجید اسلامی

فیلم تازه‌ی جیم جارموش حتی از تصوری که تماشای تیزرش به‌وجود می‌آورد هم بدتر است. (وقتی تیزرش را دیدم وحشت کردم. فکر کردم اگر این تیزر مربوط به فیلمی از برادران کوئن بود خیالم راحت بود، ولی به این جارموشِ تازه اعتماد نداشتم. حق داشتم.) یک‌سوم اول فیلم به گونه‌ای پترسون‌وار به ترسیم روابط آدم‌ها در شهری «کوئن‌»ی اختصاص دارد: کلانتری بیش‌تر بی‌حال…

درباره‌ی «همه‌ می‌دانند» اصغر فرهادی

شهریار حنیفه

ذره‌بینِ بدگمانی را به دست گرفتن و تفتیشِ نقطه به نقطه‌ی صحنه‌ی جرم/پرده‌ی سینما، از کجا، و از کدامین اثرِ فرهادی، اوّل‌بار، در ذهن‌مان رخنه کرد؟ یادتان می‌آید؟ اگر خوب به یاد دارید، می‌شود به پاسخ یک سؤال دیگر هم کمی فکر کنید: آن‌زمان -که یادتان آمد- که فهمیدید قضیه از این قرار است و فیلم یا همان برشی از کیک، که نیست…

بیگانه‌ای در دهکده

تارا فرسادفر

یک: قصر تصور کنید پنهان شده‌اید لای بوته‌ها و مکالمۀ آدم‌هایی را فالگوش ایستاده‌اید که زبان همدیگر را نمی‌فهمند. یکی‌شان آلمانی‌ست و بقیه بلغارستانی. شما هم آلمانی می‌دانید و هم بلغاری. دست‌تان می‌آید که مرد آلمانی پیِ سیگار است، که زن مغازه‌دار بلغار از سیگار فروختن به او امتناع کرده و حالا دارد روستایی‌ها را سرزنش می‌کند که به این غریبه روی خوش…

تفاوت‌های «انبارسوزی» موراکامی با «سوزاندن» لی چانگ دونگ

مجید اسلامی

نمی‌دانم اگر داستان را زودتر خوانده بودم درباره‌ی فیلم چه قضاوتی داشتم، چون تفاوت‌های فیلم سوزاندن با داستان انبارسوزی موراکامی تکان‌دهنده است. داستان پر از جاهای خالی‌ست که فیلم‌نامه آن‌ها را پُر کرده و باعث شده همه‌چیز تفاوت‌ عجیبی پیدا کند. در داستان راوی مردی سی‌ویک ساله و متاهل است و با دختر بیست‌ ساله در یک عروسی آشنا می‌شود و او را…

Mektoub, My Love: Canto Uno

محمد وحدانی

در یک هوای سرد بارانی از سالن سینما بیرون آمده‌ام. تماشای فیلم سه ساعته مکتوب: عشق من تازه تمام شده است. در راه بازگشت به خانه تلاش می‌کنم برای توصیف کیفیت تصاویری که دیده‌ام صفت دقیقی پیدا ‌کنم. بخش عمده فیلم به‌غایت اصیل، باظرافت و برانگیزاننده بود. به‌خصوص دو ساعت اول فیلم آن‌چه روی پرده اتفاق می‌افتاد کم‌نظیر بود اما نیم‌ساعت پایانی فیلم…

صفی یزدانیان

اسيری را به نگهبانی، سلحشوری را به لات تنومندی، شاهزاده‌ای را به بانويی و هر کسی را که به هر کسی بسپرند تا به مکاني ديگر ببردش در اين گيم آو ترونز (اسمش همين است ديگر، به هم نمی‌گوييم «بازی سريران» را ديده‌ای يا نه) در پايان، يا از نيمه‌ی راه آغاز می‌کنند به درک ديگری. درک کلمه‌اش نيست، دل‌بستن به ديگری، همان…

پانتومیم عبث

محمد وحدانی

دانکرک روایت ماجرای مشهوری در جنگ دوم جهانی در خاک فرانسه است. روزهایی که ارتش آلمان بخش‌های زیادی از اروپا را اشغال کرده‌ و به شهر ساحلی دانکرک در شمال فرانسه رسیده‌ است. بیش از سیصد هزار سرباز فراری انگلیسی بین ارتش در حال پیشروی هیتلر از یک سو و آب‌های شمال فرانسه منگنه شده‌اند، در حالی‌که از آسمان آتش بر سرشان می‌ریزد….

درباره‌ی فیلم تازه‌ی ارول موریس:

جاناتان رامنی

فیلم‌های مصاحبه‌ای ارول موریس بدنام‌اند بابت استفاده از «اینتروترون» – وسیله‌ای برای این که سوژه‌هایش مستقیم با دوربین حرف بزنند و این‌طور که موریس می‌گوید همسرش این اسم را با ترکیب دو مفهوم کلیدی‌اش، «مصاحبه» [interview] و «ترور»، رویش گذاشته. در فیلم تازه‌ی موریس نه اثری از این اختراع هست، نه نشانه‌ای از ترور– سخت به یادمان می‌آید که هیچ‌کدام از آدم‌هایش چنین…

درباره‌ی «تشریح یک سقوط» (ژوستین تری‌یه)

مجید اسلامی

عنوان تشریح یک سقوط عنوان تشریح یک قتل اتو پره‌مینجر (۱۹۵۹) را تداعی می‌کند. هر دو فیلم به‌اصطلاح «دادگاهی» هستند و به معمای یک قتل می‌پردازند. فیلم پره‌مینجر با مهارت زاویه‌ی دیدش را به شخصیت وکیل مدافع (جیمز استیوارت) محدود می‌کند و حتی قصه‌ را با تشریح وضعیت او شروع می‌کند (وکیل جاافتاده‌ای که شخصیتش با ماهیگیری و نواختن پیانو تعریف می‌شود و…

مرده‌ها نمی‌میرند (جیم جارموش)

مجید اسلامی

فیلم تازه‌ی جیم جارموش حتی از تصوری که تماشای تیزرش به‌وجود می‌آورد هم بدتر است. (وقتی تیزرش را دیدم وحشت کردم. فکر کردم اگر این تیزر مربوط به فیلمی از برادران کوئن بود خیالم راحت بود، ولی به این جارموشِ تازه اعتماد نداشتم. حق داشتم.) یک‌سوم اول فیلم به گونه‌ای پترسون‌وار به ترسیم روابط آدم‌ها در شهری «کوئن‌»ی اختصاص دارد: کلانتری بیش‌تر بی‌حال…

درباره‌ی «همه‌ می‌دانند» اصغر فرهادی

شهریار حنیفه

ذره‌بینِ بدگمانی را به دست گرفتن و تفتیشِ نقطه به نقطه‌ی صحنه‌ی جرم/پرده‌ی سینما، از کجا، و از کدامین اثرِ فرهادی، اوّل‌بار، در ذهن‌مان رخنه کرد؟ یادتان می‌آید؟ اگر خوب به یاد دارید، می‌شود به پاسخ یک سؤال دیگر هم کمی فکر کنید: آن‌زمان -که یادتان آمد- که فهمیدید قضیه از این قرار است و فیلم یا همان برشی از کیک، که نیست…

بیگانه‌ای در دهکده

تارا فرسادفر

یک: قصر تصور کنید پنهان شده‌اید لای بوته‌ها و مکالمۀ آدم‌هایی را فالگوش ایستاده‌اید که زبان همدیگر را نمی‌فهمند. یکی‌شان آلمانی‌ست و بقیه بلغارستانی. شما هم آلمانی می‌دانید و هم بلغاری. دست‌تان می‌آید که مرد آلمانی پیِ سیگار است، که زن مغازه‌دار بلغار از سیگار فروختن به او امتناع کرده و حالا دارد روستایی‌ها را سرزنش می‌کند که به این غریبه روی خوش…

تفاوت‌های «انبارسوزی» موراکامی با «سوزاندن» لی چانگ دونگ

مجید اسلامی

نمی‌دانم اگر داستان را زودتر خوانده بودم درباره‌ی فیلم چه قضاوتی داشتم، چون تفاوت‌های فیلم سوزاندن با داستان انبارسوزی موراکامی تکان‌دهنده است. داستان پر از جاهای خالی‌ست که فیلم‌نامه آن‌ها را پُر کرده و باعث شده همه‌چیز تفاوت‌ عجیبی پیدا کند. در داستان راوی مردی سی‌ویک ساله و متاهل است و با دختر بیست‌ ساله در یک عروسی آشنا می‌شود و او را…

Mektoub, My Love: Canto Uno

محمد وحدانی

در یک هوای سرد بارانی از سالن سینما بیرون آمده‌ام. تماشای فیلم سه ساعته مکتوب: عشق من تازه تمام شده است. در راه بازگشت به خانه تلاش می‌کنم برای توصیف کیفیت تصاویری که دیده‌ام صفت دقیقی پیدا ‌کنم. بخش عمده فیلم به‌غایت اصیل، باظرافت و برانگیزاننده بود. به‌خصوص دو ساعت اول فیلم آن‌چه روی پرده اتفاق می‌افتاد کم‌نظیر بود اما نیم‌ساعت پایانی فیلم…

صفی یزدانیان

اسيری را به نگهبانی، سلحشوری را به لات تنومندی، شاهزاده‌ای را به بانويی و هر کسی را که به هر کسی بسپرند تا به مکاني ديگر ببردش در اين گيم آو ترونز (اسمش همين است ديگر، به هم نمی‌گوييم «بازی سريران» را ديده‌ای يا نه) در پايان، يا از نيمه‌ی راه آغاز می‌کنند به درک ديگری. درک کلمه‌اش نيست، دل‌بستن به ديگری، همان…

پانتومیم عبث

محمد وحدانی

دانکرک روایت ماجرای مشهوری در جنگ دوم جهانی در خاک فرانسه است. روزهایی که ارتش آلمان بخش‌های زیادی از اروپا را اشغال کرده‌ و به شهر ساحلی دانکرک در شمال فرانسه رسیده‌ است. بیش از سیصد هزار سرباز فراری انگلیسی بین ارتش در حال پیشروی هیتلر از یک سو و آب‌های شمال فرانسه منگنه شده‌اند، در حالی‌که از آسمان آتش بر سرشان می‌ریزد….

درباره‌ی فیلم تازه‌ی ارول موریس:

جاناتان رامنی

فیلم‌های مصاحبه‌ای ارول موریس بدنام‌اند بابت استفاده از «اینتروترون» – وسیله‌ای برای این که سوژه‌هایش مستقیم با دوربین حرف بزنند و این‌طور که موریس می‌گوید همسرش این اسم را با ترکیب دو مفهوم کلیدی‌اش، «مصاحبه» [interview] و «ترور»، رویش گذاشته. در فیلم تازه‌ی موریس نه اثری از این اختراع هست، نه نشانه‌ای از ترور– سخت به یادمان می‌آید که هیچ‌کدام از آدم‌هایش چنین…

You cannot copy content of this page