زمان گذشت و ساعت چهار بار نواخت. . . .

گرگ‌ها و کلاه‌ها

  روز آخر است. همیشه بعد از اختتامیه حس می‌کنی جشنواره سوت و کور شده. فجر داخلی هم وقتی نامزدهایش را میانۀ جشنواره اعلام می‌کردند به طرز دل‌گیری خلوت می‌شد و دیگر پرنده پر نمی‌زد در کاخ. امسال اما چارسو خیلی هم خلوت نشده. مهمان‌های خارجی بیش‌ترشان رفته‌اند و رفتن‌شان به چشم می‌آید و همان […]

یادداشت‌‌های جشنواره فجر – ۳

قصر شیرین (رضا میرکریمی) *** در فیلم تازه‌ی رضا میرکریمی به نظر می‌رسد «تعادل» واژه‌ای کلیدی باشد: تعادل در لحن، در اندازه‌ی دراماتیک‌ شدنِ وقایع، در نحوه‌ی انتقال اطلاعات، در حجم دیالوگ‌ها، و البته در بازی‌ها. قصر شیرین شاید همان نمونه‌ای‌ست که در سینمای ایران کم پیدا می‌شود؛ فیلمی که از دید انواع و اقسام […]

You cannot copy content of this page