جشن‌های پیش از سوگواری

Visits: 823 نتیجه‌ی فیلم دیدن در جشنواره‌ها این می‌شود که بعدش که برمی‌گردی انگار فقط یک فیلم دیده‌ای. این برای کسی که چند سالی‌ست  فکر می‌کند هر فیلمی در عین حال فیلم دیگری هم هست، و فیلم‌ها به هم راه دارند، فرآیند بدی نیست. و وقتی آن کس خودش را منتقد سینما نداند کارش حتی […]

رٌزباد در بایگانی خوا‌ب‌ها

Visits: 1183 فرانسوی‌ها می‌گویند: «بعد از هامفری بوگارت نباید بارانی پوشید.» منظورشان هم طبعا کاراکترهای بوگارت در فیلم‌هاست، مثل ریکِ کازابلانکا یا فیلیپ مارلوی خوابِ‌ گران یا سم اسپیدِ شاهین مالت. بر کسی پوشیده نیست که آن لباس نهایی که شخصیتِ فیلم به تن دارد معمولا حاصل تفاهم میان سلیقه‌ی بازیگر و کارگردان و طراح […]

گیسوی تو به رقص نزدیک‌تر است

Visits: 1391«گیسوی تو به رقص نزدیک‌تر است». این جمله‌ی مبهم را مردی به زنی می‌گوید، در فیلمی آلمانی و حتما ساخته شده پیش از دهه​‌ی ۱۹۳۰. اما من نه این‌جا نه در هیچ پانویسی نمی‌توانم اسم فیلم را ببرم، چون یادم نیست. فقط می‌دانم که سال‌ها پیش این جمله را در میان‌نویس فیلمی صامت خوانده‌ام، […]

مرگ شاعری

Visits: 17847 سوگواران ژولیده وقتی مردمی که جلوی بیمارستان ایران​مهر تهران جمع شده بودند تابوت شاملو را تحویل گرفتند که فکر کنم تا طرف میرداماد یا پایین​‌تر از آن همراهش بروند، باید برای ابراز عواطف راهی پیدا می‌کردند که هم به رسم معتقدان رسمی شبیه نباشد، هم درخور شاعرِ رفته باشد و هم به آن […]

اشباح زنده و سیب‌​های خیالی

Visits: 1357  شاید روزی از پاییز سال ۱۳۷۹ بود یا سالی پیش یا سالی پس از آن. من در دفتر همایون پایور نشسته بودم و قرار بود همان روزها همراه او به عنوان فیلم‌بردار و یک گروه کوچک به رشت برویم و فیلم مستندی را که می‌​خواستم از بازار رشت بسازم شروع کنیم. در زدند […]

بچه‌های گریانی که نیستند

Visits: 1326 آقا و خانم مامی‌​یا، پدر و مادر نوریکو، دونفری به گردش رفته‌اند و حالا کنار یک باغچه بیرون ساختمانی نشسته‌اند. از پیش می‌دانیم که پسرشان در جنگ گم شده است، و حالا مثل همیشه‌ی ازو مسئله‌ی خانواده ازدواج نوریکو است. آقای مامی‌یا: امروز واقعا به من خوش گذشت. خانم مامی‌یا (با دست راستش […]

وقت مردن نیست …

Visits: 1460 تو دوست داشتی متن‌​هایت را این​‌جوری بنویسی، با خطاب به همین «تو» که گاهی واقعا کسی دیگر است، مثل شاهی که یک کتاب درباره​‌اش نوشتی و از اسم کتاب تا تمام صفحاتش با همین «تو»  از زندگی‌اش گفتی. خطاب به دیگری، حتی آن دیگری که دیگر نیست که ببیند مخاطب توست… … و […]

…و مرگ، آن درخت تناور بود*

Visits: 2352 دلبستگی و انسِ نگارنده با آخرین ساخته‌ی صفی یزدانیان، جدا از انگیزه‌های سینمایی که به آن‌ها اشاره خواهم کرد، وابسته به نوعی هم‌خوانیِ فضای آن با این روزهای کرختِ کرونایی‌ست. به‌نظر می‌رسد آمیختگی حسیِ مخاطب با اتمسفر فیلم در این عصر ناخوشی، حاصلِ آمیختن ناخودآگاه دو نگاه زیبایی‌شناسی و زیست‌شناسی‌ به اثر است؛ […]

پادکستی به بهانه‌ی کتاب «عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده»

Visits: 1063     کتاب «عکس دسته‌جمعی با پدرخوانده» نوشته‌ی صفی یزدانیان یک ماهی هست توسط نشر گیل‌گمش منتشر شده و می‌توانید آن را در کتاب‌فروشی‌ها بیابید. به بهانه‌ی انتشار این کتاب، که نوشته‌ای‌ست با رویکرد کاملا شخصی به سه‌گانه‌ی کاپولا و پر از ارجاع‌هایی که به شکل تداعی‌های ادبی نوشته شده (به بسیاری فیلم‌ها […]

کتاب سوخته‌ی پریان غمگین

Visits: 1800                                                  استاد ما هوشنگ طاهری، یادش زنده، سر کلاس تحلیل فیلم چند بار حرف​‌هایی زد که همیشه با من ماند. بعضی حرف‌​ها خصلت ماندگاری دارند، جدا از درست یا نادرست […]

دریغا عشق که شد و باز نیامد

Visits: 2772 سکانس پایانی ناگهان درخت محرک اصلی این نوشته است. این پایان نه تنها هیچ نشانی از فرودِ تسکین‌دهنده‌ی سینمای بدنه ندارد، در غوغای موسیقیِ کوبنده و هشداردهنده‌اش، و در تعددِ کنش‌ها و شناسه‌های نمادین‌اش، حامل نیروی انباشته‌ای‌ست که مسیرِ تا آن لحظه آرام و سلّانه طی‌شده‌ی فیلم را بحرانی می‌سازد و به جای […]

کلمبو، پيتر فالک، و بچه​‌ای که ديگر نيست

Visits: 2255 در تکه‌ای از ناگهان درخت، پسربچه‌ی دهه‌ی ۱۳۵۰ جلوی تلویزیون روی زمین دراز کشیده و خوابش برده. آب از دهان​ نیمه‌بازش روی بالش زیر سرش چکیده و تلویزیون هم دارد سریال کلمبو نشان می‌دهد، آن قسمتی  که جان کاساوتیس هم – طبعا ناشناخته برای آن بچه اما شناخته برای سازنده‌ی آن فیلم – […]

بهترین‌ فیلم‌های دهه ۲۰۱۰

Visits: 5293 سنت نظرسنجی بهترین‌های دهه را بسیاری مجلات و سایت‌های معتبر سینمایی جدی می‌گیرند. تصمیم گرفتیم در سایت چهار نظر منتخبی از منتقدان و سینماگران ایرانی را که در سال‌های اخیر به مناسبتی با این سایت همکاری داشته‌اند در کنار هم قرار دهیم و برخی یادداشت‌هایی هم ضمیمه کرده‌اند. بیش‌تر سینماگران ترجیح دادند فقط […]

گزارش جشنواره فیلم فجر

Visits: 1132روز دوم 15:03: هنوز کارت‌ام به دست‌ام نرسیده. بیرون منتظر ایستاده‌ام و آن دورها توی پارک، مرد شکم‌گنده‌ای را تماشا می‌کنم که با جدیت سرازیری طولانی‌ای را عقب‌عقب می‌دود و ناگهان حس می‌کنم پیر شده‌ام. یک روز دیر رسیده‌ام جشنواره. دیگر قطع امید کرده بودم و وقتی هم خبردار شدم من آن دومین نفرِ […]

یادداشت‌های جشنواره فجر – ۲

Visits: 3166 بنفشه آفریقایی (مونا زندی حقیقی) ۱/۲** خلاصه داستان فیلم در نگاه اول تجسم فیلمی ملال‌آور و آشناست: زن جاافتاده‌ای (معتمدآریا) می‌خواهد به‌رغم عدم رضایت شوهرش (آقاخانی) داوطلبانه از شوهر سابق‌اش (رضا بابک) که در آسایشگاه سالمندان است نگهداری کند. ولی این فیلم دوم مونا زندی، با خلوتی دلپذیرش، جغرافیای بسیار باهویت‌اش، تصویرهای جذابش، […]

‌باربارا استن‌ويک و راز نگاهش

Visits: 653 روبر برسون در شرح شخصيت آن الاغ دربه‌درِ قديس‌وار – بالتازار – گفته بود که سرگذشت اين حيوان بيش از هر کسي به ولگردِ چاپلين شبيه است. يک بار هم می‌شود ناگهان بالتازار را به اين چشم، يا با گوشه چشمی به اين تعبير خالقش ديد. چاپلين به هر دری می‌زند که آسوده […]

چه رازی در «گيم آو ترونز» پنهان است؟

Visits: 1681 اسيری را به نگهبانی، سلحشوری را به لات تنومندی، شاهزاده‌ای را به بانويی و هر کسی را که به هر کسی بسپرند تا به مکاني ديگر ببردش در اين گيم آو ترونز (اسمش همين است ديگر، به هم نمی‌گوييم «بازی سريران» را ديده‌ای يا نه) در پايان، يا از نيمه‌ی راه آغاز می‌کنند […]

جری لوييس، از روی نيمکت

Visits: 1086 همیشه فکر می‌کردم که نوشتن چیزی درباره‌ی جری لوییس را به او بدهکارم. طبعا او متوجه و متوقع و منتظر جبران این بدهی نبود، و من هم نمی‌خواستم بی‌بهانه چیزی در مایه‌های «یاد آن روزها به خیر» بنویسم، اما حالا بهانه‌ای جور شده به صلاحدیدِ طبیعت. و حقیقت این است که ما را، […]